سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Dr.javanroodi case report

covid19

 

covid19

 

 

 

همه گیری اخیر ویروس گرونای COVID-19 موجب بروز سردگمی هایی در رسانه های ارتباط جمعی گردیده. در مواردی شاهد انتشار جملاتی هستیم که بویژه توسط دامداران مطرح می شود. نظریات تبانی گونه ای پیرامون این سوال که چرا تاکنون واکسنی تهیه نشده مطرح می شود ، آن هم در زمانی که برای دام این چنین واکسن هایی وجود دارد؟! بطور مشابه نیز تصاویری از مواد ضد عفونی کننده عمومی ارائه می شود که برروی برچسب های آن موثر بودن بر روی گرونا ویروس انسان را مورد توجه قرار داده. ابتدا  اجازه دهید تا بفهیم گروناویروس چیست ؟

گرونا ویروس به جهت شکل تاج مانند آن به این اسم نامیده می شود، و ثابقه شناسایی آنها به 1960 بر می گردد. این گروه از ویروسها موجب بروز مشکلات تنفسی در پستانداران و پرندگان می گردند. بطوری که آزمایشگاه های تجاری فعال در حوزه بهداشت دام واکسن هایی را به منظور پیشگیری از بیماری های کروناویروسی (بعنوان مثال در گاوها) تولید می کنند که به گونه های دامهای اهلی تزریق می شود. داستان متفاوت در مورد کرونا ویروسهای است که اخیراً انسان را درگیر نموده اند. اگر چه کرونا ویروسهای اخیر در حیوانات پدیدار گشته اند ، از طریق  جهش هایی ایجاد شده اند که آنها را در آلوده نمودن انسان توانمند نموده و از این رو در دسته عوامل بیماری زای مشترک بین انسان و دام قرار می گیرند. ضایعات بوجود آمده بسته به گونه متفاوت بوده و موجب بروز بیماری های مجاری فوقانی تنفسی در طیور شده ، در حالی که در گاوها و خوک ها موجب اسهال می شوند. 

یکی این ویروسها که موجب درگیری انسان می شود، اگر چه خواستگاهش حیوانات می باشد ، سویه ای متفاوت برای انسان است بطوری که انسان در برابر آن ایمنیتی کسب نمی کند.  سامانه ایمنی انسان ، نخستین سد مقابل بیماری، این ویروس ها را بعنوان یک عامل تهدید کننده سلامتی نمی شناسد. عفونت های کرونا ویروسی اخیر عبارتند از نویروس نشانگان فوق حاد تنفسی(SARS) ، نشانگان تنفسی خاور میانه(MERS) و اخیراً COVID-19 که نمونه هایی از سویه های کشنده می باشند. 

 

 

 

سوالی که اکنون برای ما مطرح است این می باشد که آیا COVID-19 ویروسی که از حیوانات سرچشمه گرفته و تبدیل به یک عامل بیماری مشترک شده، می تواند برای دامهای اهلی مزرعه ، حیوانات همدم  و حیوانات وحش دیگر نیز بیماری زا باشد؟  پی آمد های این امر موجب تغییر مسیر دیدگاههای ما در راهبرد مقابله با آن خواهد شد زیرا این ویروس می تواند بطور بالقوه  دامهای اهلی را آلوده ساخته ،و همچنین در مخاذن وحش بومی شود.اخیرً مقاله ای تحقیقی (2020) در ژورنال ویروس شناسی  توسط کالج دامپزشکی دانشگاه مینوسوتا ، دپارتمان همه گیری شناسی ، ارائه گردیده  بر این موضوع اشاره دارد.

 

 COVID-19  که در خفاش ها تکوین یافته و SARS-CoV  که در گربه های زباد نخل پدیدار گشته ، هر دو دارای یک پروتئین میخی شکل در حکم ناحیه پیوندی گیرنده (RBD) هستند که به گیرنده یاخته  میزبان (انسان یا حیوان) اتصال می یابد. این گیرنده آنزیم مبدل آنزیوتانسین نوع دوم(ACE2) نام دارد. توالی اسید های آمینه در انتهای COVID-19 بسیار شبیه به آن چه که در SARS-CoV  دیده می شود می باشد، چنانکه هر دو این ویروسها می توانند با آنزیم مبدل آنژیوتانسین نوع 2 یاخته میزبان جفت شوند .سنجش اطلاعاتی این جفت و جوری روند انتقال متقاطع گونه ای و انسان به انسان را تنظیم می نماید. آنچه که تنها لازمه این انتقال متقاطع درون و میان گونه ای است خون گرم بودن  گونه با گیرنده  ACE2    مشابه است ( انسان یک مورد می باشد).در ظاهر امرپروتئین میخی COVID-19  در گونه های حیوانی متنوعی به استثنای موش و خوکچه هندی، گیرنده های آنزیم مبدل  آنزیوتانسین نوع دوم را شناسایی می نماید. باقی مانده های اسید آمینه ای که توسط  ACE2  شناسایی می شوند آمینواسید هایی هستند که برای سویه های مختلف SARS و COVID-19 متفاوت بوده و سهولت واکنش یا عدم تحقق آن را  با گیرنده ACE2 تعین می نمایند. 


 

 

مشکل اینجا است که اگر چه ویروس COVID-19 گیرنده آنزیم مبدل آنزیوتانسین نوع دوم در موش و خوکچه را شناسایی نمی کند ، تصور می شود که توالی اسید آمینه ای آن محتملاً می تواند گیرنده فوق را در خوکها، موش خرما، گذبه ها، اورانگوتانها، میمونها و انسان  با اثر گذاری مشابهی شناسایی نماید!  محققین حتی احتمال می دهند که گونه های فوق می توانند بعنوان میزبان حدواسطی  به منظور مطالعه الگوی انتشار COVID-19      مورد استفاده قرار گیرند.

در زمان حاضر پژوهش های بعمل آمده بر روی ویروس COVID-19 در مراحل ابتدایی آن بوده و آگاهی اندکی از قابلیت انتشاری  بین  گونه های حیوانی در کنار مبداً آن وجود دارد. اخیراً این نظریه مطرح شده که مورچه خوار نیز که پستاندار دیگر در منطقه آسیا است همچنین می تواند یکی از میزبانهای حدو اسط باشد.  تا انجام تحقیقات بیشتر، نتایج این تجربیات  چنین گمانی را بوجود میآورد که ارزیابی های پیش دستی شده در خصوص برخی از دامهای اهلی ، حیوانات همدم خانگی، و حیوانات وحش که بطور بالقوه ای می توانند حساس باشند، ارزش بحث دارد. به نظر می رسد که اقدامات امنیت زیستی در خصوص کارکنان و بازدید کنندگان از مزراع پروش خوک در اولویت هستند. اجازاه ندهید تا کارگر دامداری که نشانه هایی از بیماری و آسیب های آنفولانزایی دارد در مجاورت سار کارکنان و دامداری قرار گیرد. کارمندان بیمار با علائم سرماخوردگی  را تشویق به  مراقبت فوری و ارزیابی از نظر گروناویروس نمایید.به خاطر داشته باشید که خرس های وحش محتملاً گیرنده  ACE2 مشابهی با خوک های اهلی داشته و از این روبه یک مخزن بالقوه در طبیعت تبدیل می شوند.صرف نظر از افرادی که تست مثبت داشته و گربه ، موش خرما  یا حتی میمون  بعنوان حیوان خانگی نگهداری می کنند بایستی حیوان فوق نیز تست شده و در قرنطینه باشند. یک مورد وقوع اخیر در هنگ کنگ حاکی است  زنی که از نظر کرونا مثبت بوده ، سگی دارد که تست آننیز بطور خفیف مثبت بوده . بطور مشابه سمورها(تیره راسوها) همچون مینک ها بعنوان مخاذن بالقوه ویروس  شناسایی نشده اند.  

 

 

Reference

Yushun Wan, Jian Shang, Rachel Graham, Ralph S. Baric, Fang Li. 2020. Receptor recognition by novel coronavirus from Wuhan: An analysis based on decade-long structural studies of SARS. JVI Accepted Manuscript Posted Online 29 January 2020. J. Virol. doi:10.1128/JVI.00127-20.

 

 

 

 

 


 

 

 

 


زهرزدگی(مسمومیت) در سگها و گربه ها: رهیافتی بنیادین به منظور سم

 

 

دورنما: دونوع از بیماران زهرزده به دامپزشکان ارجاع داده می شوند: بیماران بی نشان با اطلاع از تماس آنها و بیمارانی با نشانه های بالینی که ممکن است ( یا ممکن نیست) ناشی از یک زهرابه یا سم باشد. غالباً تصمیم به درمان این بیماران با دانش دقیقی صورت نگرفته و تصمیم بایستی مبتنی بر عوامل خطرآفرین بیشمار، سطح آمادگی صاحب دام برای پذیرش خطر و هر محدودیت مالی باشد.

هدف از این مقاله : این مقاله به منظور ارائه دیدگاهی بنیادین از رهیافت به سم زدایی بیماران بی نشان ارجاع یافته با اطلاع از مسمومیت حیوان تدوین گردیده . همچنین در این مقاله درمانهایی که ممکن است در هر دو بیمار بی نشان و نشانه دارد مورد توجه باشد ارائه شده. 

 


اگر چه این اصطلاحات غالباً به جای هم به کار می روند، یک سم  یا زهر  بعنوان هر عاملی که ممکن است اثرات زیانباری بر هر جانداری داشته بکار می رود، در حالی که زهرآبه در مورد یک سم با منشاء زیستی کاربرد دارد.

اینکه آیا یک بیمار بدنبال مسمومیت  در خطر می باشد بستگی به عوامل بیشمار دارد که عبارتند از ، میزان خورده شده، قاعده سازی(فورمولاسیون) دارو ، راه تماس، گونه درگیر، سرعت و با چه درمانی تجویز گردیده ، ناخوشی های همزمان بیمار که بر روند سوخت و سازی زهر و پاکسازی آن  اثر دارد( همچون بیماری مزمن کلیوی  یا اختلال کبدی)، و هر درمان دارویی همزمان که حیوان ممکن است دریافت نموده باشد. 

به استثنای عواملی که مستقیماً برای بافت مخرش هستند (سموم خورنده یا سوزاننده همچون سفید کننده)، سموم بایستی از طریق مسیر هایی جذب بدن شوند. عمومی ترین راه مواجه بلع غذایی است . زمانی که سم جذب گردید غالباً (ولی نه همیشه) پیش از اعمال اثر، سوخت و ساز می یابد. فرآیند سوخت و ساز ممکن است موجب خنثی شدن ترکیبات شده ، یا ( و چنانکه در مورد اتیلین گلیکول و پاراسنتامول دیده می شود) منجر به تشکیل محصولات نهایی سوخت و سازی سمی تری شود.

اصلی ترین جایگاه بالقوه سوخت و ساز سموم ، کبد  با مسیر های عمومی دفع از بدن شامل دفع کلیوی و صفراوی می باشد. آگاهی از چگونگی سوخت و ساز و دفع هر سمی  از نظر بالینی سودمند می باشد، چنانکه چنین شناختی اجازه ارزیابی این موضوع را می دهد که آیا  درمان ممکن است نیاز به تعدیل به جهت همزمانی یک بیماری دیگر را داشته باشد. اطلاعات عمیقی در مورد اغلب سمومی که در تجربیات درمانی دامهای همدم مطرح است ضروری به نظر نمی رسد ؛ به هر حال جزئیات مربوطه که ممکن است درمان را متاثر نماید ( همچون قرار گرفتن سم در تحت چرخه روده ای کبدی) همواره به جهت هشدار حائز اهمیت می باشد.     

 

 

 

برای دریافت متن کامل مقاله بر روی این خط متنی کلیک فرمایید


نمایه های زیست شیمیایی مقایسه ای ، حالات تولیدی و تولید مثلی گاو

 


ترشح چرکی مهبلی (PVD)یک بیماری غالب گاوهای شیری در طی دوره نقاهت پس زایمانی(زایمان نزاری) است که بر تولید شیر و بهره وری گله تاثیر گذار می باشد.  اهداف این مطالعه ارزیابی نمایه های زیست شیمایی ، درجه پرواری بدن و تولید شیر در گاوهایی بوده که مبتلا به PVD شده و اثرات این ترشحات چرکی مهبلی بر روی کارآیی تولیدمثلی تاثیر گذار بوده. در این بررسی 338 گاو شیری هولشتاین  با محدوده سنی 3 تا 5 ساله متعلق به سه دامدار شیری صنعتی مورد بررسی قرار گرفته اند. نمونه های خونی در طی 25 ± 3  روز پس زایمانی  از گاوهای شیری هولشتاین گله های فوق که فاقد ترشحات چرکی مهبلی بوده(گاوهای شاهد، 242 مورد) و گاوهایی که مبتلا به PVD  بوده اند (96 مورد) بر اساس درجه تخلیه ترشحات مهبلی چرکی اخذ گردیده. درجه پرواری بدن  و تولید شیر در روز نمونه گیری ثبت می گردید. نمایه زیست شیمیایی در بر گیرنده غلظت های  آلبومین، اوره، گاما گلوتامیل ترانسفراز، کلسیم، فیبرینوژن و کلسترول بوده .در گاوهای مبتلا به PVD   هنگام مقایسه با گاوهای شاهد ، تعداد دفعات  سرویس در هر آبستنی کم بوده(p < 0.01) و تعداد روزها تا نخستین تلقیح و زمان میانه تا  آبستنی بالا بوده(p < 0.01) . تولید شیر و درجه پرواری بدن در گاوهای مبتلا به PVD  پایین تر از گروه شاهد بوده (p < 0.01) .  گاوهای مبتلا به  PVD در مقایسه با گاوها فاقد ترشحات چرکی مهبلی ، دارای سطح پایین غلظت سرمی آلبومین، اوره، کلسیم و کلسترول بوده اند و فعالیت سرمی گاماگلوتامیل ترانسفرازی و غلظت فیبرینوژنی  بالاتری داشته اند. نتایج ما نشان می دهد که گاوهای دارای ترشحات چرکی مهبلی دستخوش تغییراتی در نمایه های زیست شیمیایی شده که دارای اثرت منفی بر روی  تولید  و کارایی تولیدمثلی بوده. 

 

 


درمان ورم پستان مزمن در یک گاو شیری


درمان ورم پستان مزمن در یک گاو شیری


چکیده


گاو دورگه 4 سال سنی به در مانگاه ارجاع گردیده. دام حتی 7 روز پس از زایمان (در شیرواری سوم) خروج شیر ندارد. پس از معاینه فیزیکی و بالینی کامل چنین تشخیص داده شد که دام فوق مبتلا به ورم پستان مزمن می باشد.عناصر فیبری درون مجرای کارتیه با بیستوری پستانی تراشیده و پس از دوشش تخلیه شدند. به منظور اجتناب از چسبندگی بیشتر در مجرای کانال شیری و به منظور شیر دوشی چهار لوله پلاستیکی(ست سرمی) دارای گیره  در مجرای کارتیه قرار گرفت. این لوله ها با کمک نخ بخیه به کارتیه متصل و با نوار باند پوشیده شد.  نهایتاً دام  کانولا گذاری شده تحت درمان با ترکیبات پادزیستی و داروهای ضد التهابی قرار گرفت. پس از 7 روز دام بهبود یافته و شیر شروع به خروج از مجرای شیری نمود و لوله ها از مجرا خارج شدند. نتیجه اینکه شیوه فوق روش جراحی ارزان و موثری در درمان ورم پستانهای مزمن در گاوهای شیری است. 

 

 

برای دریافت متن کامل و اورژینال مقاله  بر روی نماد زیر کلیک فرمایید.

 

 


رهیافت بالینی به بینایی شناسی عصبی اسب سانان

 

دور نما:  اختلالات بینایی عصبی ، اگر چه هنوز نادر هستند، غالباً در اسب ها گزارش می شوند. این موارد می توانند با گستره وسیعی از نشانه های بالینی شامل زخمهای قرنیه درمان ناپذیر مزمن تا تغییرات رفتاری  به جهت آسیب های بینایی تظاهر نمایند. دست یابی به تشخیصی درست همواره ساده نیست. بکار گیری شیوه ای سازمان یافته  به منظور معاینه اسب های مشکوک به اختلالات بینایی عصبی به درمانگر کمک می کند تا به تشخیصی عصبی کالبد شناختی دست یافته و سیاهه ای از تشخیص های تفریقی را پیش رو داشته باشد. آزمون های تشخیصی همواره بر مبنای این سیاهه تفریقی طراحی شده و درمان نیز بر محتمل ترین تشخیص نهایی هدف گذاری می شود. آگاهی از کالبد شناسی بینایی عصبی به منظور دست یابی به  مکان سنجی عصبی درست و طراحی مقولات تشخیصی متناسب اجتناب ناپذیر می باشد.    

هدف مقاله: این مقاله مروری است بر مهمترین مسیر های بینایی عصبی  به منظور تفسیر نشانه های بالینی و عوامل زمینه ساز مشاهده شده در حوزه عملی. 

 

در نوشتارهای رایج دامپزشکی گزارشات مربوط به اسب هایی که مبتلا به اختلالات بینایی عصبی هستند  بطور نادر دیده می شود ولی به هر حال در چند سال گذشته  اساساً بدلیل قابلیت دسترسی به تصویر برداری های پیشرفته و آگاهی بیشتر در مورد بیماری های مختلف تعداد مقالات انتشار یافته در این خصوص نیز افزیش یافته است  چندین اختلال بینایی عصبی در میان جمعیت اسب ها همچون سندرم هورنر(نارسایی در عملکرد تعصیب سمپاتیکی چشم) یا فلجی صورت به خوبی شناخته شده ؛ به هر حال دیگر نواقص نامحسوس تر غالباً به درستی تشخیص داده نشده یا تا زمانی که بیماری پیشرفته نشده مشخص نمی شوند. ما متوجه شدیم که برخی از اسب های ارجاع شده به درمانگاه  دارای اختلالات بینایی عصبی بوده که در نگاه اول قابل تشخیص نیستند.  

 

نشانه های بالینی اختلالات بینایی عصبی

  پیش از تفسیر نارسایی عملکردی مسیر های بینایی عصبی ، شناختن عملکرد عادی مسیر ها فوق حائز اهمیت است  (رجوع شود بهde Lahunta و دیگران 2015) . نشانه های بالینی که توسط اسب های مبتلا به اختلالات بینایی عصبی ابراز می گردد عبارتند از :

*      کاهش یا عدم وجود بینایی

*      عدم تقارن مردمک

*      چشم جنبان مرضی

*      التهاب قرنیه ای ملتحمه ای عصب زای چشم خشک.  

*      آماس قرنیه ای  عصبی

*      فلجی ناقص یا کامل صورت با آماس قرنیه ای  ناشی از  فلجی عصبی .  

*      لوچی غیر فعال(ایستا) با یا بدون دیگر نشانه های عصبی عمومی.

معاینه بالینی

اصلی ترین رهیافت بالینی به اسبی با هرکدام از نشانه های بالینی ذکر شده فوق می تواند شامل موارد زیر باشد:

*      یک ارزیابی مبتنی بر شرح قیافه و ویژگی های شخصی (سیگنالمنت) .

*      اخذ تاریخچه اسب

*      معاینه بالینی

*      آزمونهایی برای سنجش عصبی بینایی.

-          آزمایش ته گاه چشمی

-          پاسخ تهدید (با یا بدون آزمون پچ راه)

-          باز تاب خیره کننده گی

-          باز تاب پلکی

-          حسگری صورت

-          بازتاب قرنیه

-          بازتاب نوری مردمک(PLR)

-          آزمون نور نوسانی(نور درخشان)

-          بازتاب چشمی دهلیزی(VOR)

توصیه می شود که درمانگران با این آزمونهای بینایی عصبی آشنایی یابند؛ بعنوان مثال با اجرای متداول آنها در مواردی که  اختصاصاً نیازمند آن نیستند. این شیوه های تشخیصی حساسایت درمانگر به نقایص نامحسوس را افزایش داده ، همچنین آیین گان لازم به منظور تشخیص این مورد را نقش پذیر می نماید.

آزمایش ته گاه چشمی با معاینه مستقیم چشم و شبکیه

یکی از نخستین قدمها به هنگام مواجه با اسبی که نشانه های بینایی عصبی از خود نشان می دهد، معاینه دقیق ته گاه چشمی بواسطه معاینه مستقیم چشم و شبکیه است(تصویر 1).

 

 

 

زمانی که ته گاه چشمی معاینه می شود بایستی آیین گانی به منظوراستفاده مطمئن از ابزار ارزیابی و تجهیزات مرتبط آن بگار گرفته شود. درمانگر بایستی هموراه صفحه بینایی( راس عصب بینایی)، عروق شبکیه ، اتصال پوشینه ای /غیر پوشینه ای ، ته گاه پوشینه ای / غیر پوشینه ای و شبکیه محیطی را مورد ارزیابی قرار داده . وقتی که از یک دستگاه معاینه چشم بطور مستقیم استفاده می شود درمانگر بایستی بطور کامل بخشهای چشم را مورد ارزیابی قرار دهد. استفاده از داروهای گشاد کنند وقتی که ته گاه چشم با استفاده از دستگاه معاینه چشم مستقیم  مورد معاینه است ضروری نیست. به هر حال اجرای این روش تشخیصی در فضایی که محیط کم نور است با اسفاده از اتساع مردمک تسهیل خواهد شد.

ارزیابی بینایی

پاسخ تهدید

 ارزیابی بینایی در اسب ها غیر عینی است. لازمه فرآیند بینایی  وجود محور بینایی روشن( بعنوان مثال مسیر روشنی از میان قرنیه، اتاقک قدامی، عدسی و زجاییه) ، همچنین شبکیه ای کارا ، عصب بینایی، کیاسمای بینایی( در حدود 80درصد از تارهای عصب بینایی در این سطح تقاطع دارند)، مسیر های بینایی جانبی مقابل  ، هسته های  زانویی جانبی مقابل ، شعاع های بینایی جانبی مقابل و قشر بینایی جانبی مقابل (قشر پس سری) است (تصویر 2).

 

 

 متن کامل مقاله به دلیل بالا بودن حجم آن قابل ارائه در این صفحه نیست . شما می توانید برای دریافت آن بر روی این خط متنی زیر کلیک فرمایید.