سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Dr.javanroodi case report

راهبرد ها و دستورالعمل های تشخیصی و درمانی در خصوص بیماری مزمن د


راهبرد ها و دستورالعمل های تشخیصی و درمانی در خصوص بیماری مزمن دریچه قلب سگ سانان

 

 

 

مقاله حاضر تلاشی است در جهت تدوین  خطوط راهنمایی برای تشخیص و درمان بیماری مزمن دریچه قلب (CVHD) که تحت عناوین آماس درون شامه قلبی و استحاله توموری بافت همبندی دریچه نیز معروف هستند . تخمین زده می شود که در حدود 10 درصد از سگها ارجاع گردیده به درمانگاه های دامپزشکی دارای بیماری قلبی بوده و CVHD عمومی ترین بیمار قلبی سگها در بسیاری از موارد است.

CVHD عموماً سبب درگیری دریچه های دهلیزی بطنی  سمت چپ  یا میترال می شود، اگر چه در حدود 30درصد از موارد دریچه دهلیزی بطنی سمت راست (سه لتی) نیز درگیر می باشد. عمومیت این بیماری در نرها حدوداً 1.5 برابر ماده ها  است . همچنین میزان شیوع بیماری در سگ های کوچکتر (کمتر از 20 کیلوگرم) بالاتر می باشد ، اگر چه نژاد های بزرگتر نیز گاهی درگیر می شوند1. در سگ های نژاد کوچک  بیماری عموماً سیر آهسته ای داشته اما تا اندازه ای بطور غیر قابل پیش بینی  پیشرونده است ، اغلب سگ ها بیماری را با یک سوفل قابل شنود  دریچه میترال وازنش یافته سالها پیش از شروع بالینی  نارسایی قلبی  آغاز می کنند.  زمانی که سگ های بزرگ درگیر با CVHD هستند ، پیشرفت بیماری سریعتر از آنچه که در سگهای نژاد کوچک دیده می شود ظاهر می شود2. چالز گینگ کاوالیر اسپانیایی مستعد ابتلا به این بیماری مزمن دریچه قلبی در سنین نسبتاً جوان  بوده ، ولی طول دوره زمانی پیشرفت بیماری تا بروز نارسایی قلبی به نظر نمی رسد که بطور بارزی متفاوت از دیگر سگهای نژاد کوچک باشد مگر برای آغاز بیماری در سنین زودهنگام3,4 .

عامل CVHD ناشناخته بوده  اما به نظر می رسد که در برخی نژاد های مطالعه شده  بیماری سازه توارثی داشته باشد 5,6. CVHD بواسطه تغییرات سازه های یاخته ای  همچون قالب  درون یاخته ای  دستگاه دریچه ای (شامل لت های یا برگچه های دریچه و طناب های وتری) 7,8. این تغییرات هم شامل محتوای کلاژنی و همچنین همراستایی فیبرهای کلاژنی درون دریچه  می باشد 9,10. همچنین تغییرات یاخته های اندوتلیال( یاخته های پوششی درون عروقی) و ضخیم شدن لایه زیراندوتلیالی محقق می گردد 11، اگر چه سگ های درگیر به نظر نمی رسند که در خطر افزایش ترمبوآمبولی های سرخ رگی یا التهاب اندوکاردی عفونی باشند. پیش افتادگی دریچه میترال عمومی ترین  عارضه استحاله توموری بافت همبندی دریچه فوق بوده و نشانگر بارزترین تظاهر CVHD در برخی  نژاد ها است 6,12. دگر ریختی پیشرونده  ساختار دریچه  گاهی مانع از جا افتادگی موثر شده و موجب وازنش (نشت دریچه ای) می شود. وازنش پیشرونده دریچه قلبی موجب افزایش کار قلب شده ، منجر به باز آرایی  بطنی (فزون دشتاری ناهم مرکز و تغییرات قالب یاخته ای) و  نارسایی عملکردی بطنی می گردد.

تعداد غیر معمول یا انوع گیرنده های رشتمان زا ( مانند ، هر تحت نوعی ازگیرنده های  سرتونین  ، اندوتلین یا آنژیوتانسین) بر روی غشاهای  یاخته های فیبروبلاست در دریچه های سگ های درگیر ممکن است ایفای گر نقشی  در روند فیزیولوژی مرضی  ضایعات دریچه ای باشد 13.  همچنین واسطه های  سوخت و سازی  سامانه ای یا موضعی ، هورمونی عصبی  یا التهابی ( مانند کاتاکول آمینهای درون زاد و سیتوکین های التهابی ) نیز ممکن است روند پیشرفت ضایعه دریچه یا دگر ریختی متعاقب عضله قلبی  و نارسایی عملکردی بطنی  را که ملازم با  وازنش دریچه ای  با دوام  و معنی دار پویش خونی است ، تحت تاثیر قرار دهد. به هر حال این عوامل تا بحال بطور ضعیفی شناخته شده اند  14.  

میزان شیوع CVHD در سگ های نژاد کوچک بطور بارزی با سن افزایش می یابد ( تا حدود 85 درصد شواهدی از ضایعات را در کالبد گشایی  با سنین 13 ساله نشان می دهند) ، اما حضور ضایعات مرضی لزوماً نشانگر آن نیست که یک سگ نشانه های بالینی نارسایی قلبی را نشان دهد. همانند عوامل نهفته بیماری ، عواملی که پیشرفت ضایعه را تعیین می کنند ناشناخته مانده اند، اگرچه نشان داده شده  سن ، ابعاد دهلیز چپ و سرعت تپندگی قلبی پیآمد های بیماری را پیشگویی می نمایند 15,16. 

 


chronic valvular heart disease

endocardiosis

myxomatous valve degeneration

mitogen

 

 

برای دریافت متن کامل مقاله بر روی این خط متنی کلیک فرمایید. 

 

 

 

 

 


پاستورلوز گاوی و دیگر عفونت های باکتریایی دستگاه تنفسی


پاستورلوز گاوی و دیگر عفونت های

 

باکتریایی  دستگاه تنفسی

 

کلید واژه: بیماری تنفسی گاو؛ پاستورلوز؛ التهاب ریوی؛ گاو؛ مدیریت؛ پروارگاه ؛ درمان؛ مایه کوبی

 

 

 

 

 

عمومی ترین عوامل بیماری زای باکتریایی مورد بحث همراه با بیماری تنفسی مختلط گاوی(BRD) عبارتند از پاستورلا مولتی سیدا؛ مانهیمیا همولیتیکا( پاستورلا همولیتیکای پیشین) ؛ هیستوفیلوس سومنی( هموفیلوس سومنی پیشین) و مایکوپلاسما بوویس ( قبلاً مایکوپلاسما آگالاکتیه تحت گونه گاوی نامیده می شد). همه این چهار عامل بیماری زا بعنوان عوامل بیماری زای اولیه مورد توجه می باشند.همه این عوامل  عموماً بعنوان باکتری های  همسفره مورد توجه بوده  ولی مایکوپلاسما بوویس اساساً در دستگاه تنفسی فوقانی حضور دارد. همگی این عوامل فرصت طلب بوده  و به منظور تبدیل شدن به عامل بیماری زای مرگ بار، عموماً  متکی بر آسیب های ویروسی وارد بر مجرای تنفسی  وسرکوب های ایمنی مبتنی بر تنش  هستند1.  

 

 

 


گزارشی از یک تشخیص3.

 

گاو بروان سوئیس 6 ساله متعلق به  یک گله شیری با میانگین تولید 7800 کیلو در هر دوره شیرواری به دلیل استفراغ  غیر عادی که به درمان نیز پاسخ نداده به درمانگاه ارجاع گردیده. گاو 8 ماه آبستن بوده و یک هفته پیش از مراجعه دچار بی شتهایی و استفراغ شده. در معاینه اولیه درمانگر قبلی به سهولت قادر به سند گذاری به درون شکمبه با سند های کوچک بوده ولی با سند های بزرگ تر ممکن نبوده. گاو با داروهای ضد التهابی غیر استروئیدی تحت درمان قرار گرفته. گاو از نظر پروردگی (کاندیشن) و رفتار عمومی غیر معمول می باشد، بی قرار بوده  و اشتها متوسط است. دمای بدن 38.7 ، سرعت ضربانات قلبی 72  بار در دقیقه، سرعت تنفسی 24 تنفس در دقیقه است. دام فاقد انقباضات شکمبه ای بوده و دندان قروچه نیز دارد. گاو یونجه را به راحتی بلع نموده ولی به فوریت پس از پر شدن دهان بر می گرداند که این وازنش شامل عق زدن ، ترواش بزاقی و آویزان شدن غذا از دهان در یک دوره حدوداً 30 دقیقه ای است(تصویر 1). 

 

 

 این نشانه ها همراه با سرفه های مکرر  و آواگری است . بزاق  کف آلود و قطعاتی از غذای نسبتاً جویده شده که در آخور افتاده دیده می شود. معاینه بالینی اعصاب راسی سر نشانه ای از اختلال نداشته و هیچ گونه عدم تعادل حرکتی و دیگر نشانه های اختلال سامانه عصبی مرکزی نیز دیده نشد. مورد  لیستریوز نیز رد گردید.

یافته های خون شناسی شامل کم خونی ملایم، لوکوپنی خفیف، ازدیاد ملایم ازت خونی و کاهش کلسیم خون بوده و غلظت سدیم و فسفر خونی کمتر از حد معمول بود. با استفاده از سند معدی  محتوای شکمبه ای اخذ که سبز زیتونی، با رایحه ای از کهنگی ، غیر فعال بوده و دارای غلظت کلرید بالاتر از حد معمول است (30 مول در لیتر بود). 

 

معاینه اندوسکوپی نای  فاقد یافته غیر معمولی بود . در معاینه مری  سرتاسر مری بسته بود  اما یک ناحیه مخاطی 10 سانتی متری به رنگ سرخ تیره  تا آبی  و لرد های(رسوبات) فیبریی  110 سانتی متر ازدهانه دیده شد(تصویر 2) . بزرگ شدگی مری نیز رد گردید. 

 

 


نگاری در معاینه اندوسکوپی قابل مشاهده نبود. پرتونگاره های سینه ای  حاکی از عادی بودن نگاری و ریه بوده.

تشخیص بالینی درمان  و کالبد گشایی : تشخیص بیماری بر اساس منابع استاندارد، وازنش غیر معمول مواد غذایی بوده که همراه با بیماری های مری دیده می شود چنانکه نتایج اندوسکوپی نیز موید این تشخیص است. برای درمان دام از محلول سرمی  حاوی نمک و گلوکز استفاد شد که در مجموع به میزان 10 لیتر در طی سه روز تجویز شد. همچنین آموکسیسیلین برای سه روز بطور عضلانی و کلسیم بروگلوکنات نیز تجویز گردید که نتیجه درمانی در پی نداشت.

 در کالبد گشایی چسبندگی های زیادی مابین مری و بافت های مجاور آن  و همچنین نای و بافتهای مجاور  مشاهده شد. این ناحیه چسبندگی همچنین دارای یک آبسه  به خوبی کپسول دار حاوی مواد غذایی بود(تصویر  A و B3) . مخاط  مری به لحاظ درشت نمود عادی بود.  از نظر کالبد گشایی تشخیص عبارت از آبسه مجاور مری می باشد که احتمالاً ناشی از ضربه وارده به مری است. دیگر یافته های کالبد گشایی شامل چسبندگی بین دیافراگم و کبد  و میان دیافراگم و روده ، و زخم های غیر متنفذه شیردانی در اندازه 5 و 10 میلی متر بودند. 

 


نکته: تمایز میان استفراغ (vomiting) و وازنش غذایی(regurgitation)  مبتنی برنشانه های بالینی صریح بوده زیرا که ارتباط زمانی نزدیک میان اخذ و وازنش غذا وجود داشته و غذا کمتر جویده شده و حاوی بزاق می باشد. استفراغ در نشخوارکنندگان حاوی ذرات غذایی به خوبی خرد شده و حاوی شیره شکمبه است. تشخیص تفریقی برای وازنش غذای نسبتاً جویده شده شامل شکستگی فک، بیماری های دندانی، لیستریوز، بوتولیسم، آبسه های ساقه مغز و دیگر اختلالاتی است که منجر به نشخوار می گردد. این اختلالات را می تواند با مشاهده بیمار در طی خوردن غذا رد نمود.  در این بررسی دام تحت معاینات بالینی و آزمایشگاهی قابل توجهی بوده که البته سودمندی محدودی داشته اند. یافته های خون شناسی کمکی به تعیین عامل وازنش نمی نماید. اختلالات خفیف اندکی  شامل کاهش فسفات خون در دام دیده می شود که می توان آن را به اتلاف بزاقی فسفر نسبت داد ؛ فسفر بزاق بطور معمول در شکمبه  و روده کوچک باز جذب می شود. همینطور اتلاف بی کربنات در بزاق مربوط به اسیدوز متابولیک خفیف می باشد. نظر به اینکه علت وازنش غیر معمول  معمولاً در مری ،بویژه در بخش درون سینه ای،  قابل جستجو است، هدف بیشتر روش های تشخیصی تعیین ضایعات درون سینه ای ملازم با مری است. یک روش ساده عبارت ازعبور دادن سند معدی با اندازه های قطری مختلف می باشد، بطوری که در این مورد سند معدی کم قطر از مری قابل عبور بوده و لی قطرهای بزرگتر رد نمی شدند. همچنین درون بینی مری شیوه تشخیصی تایید شده ای در گاو ها می باشد. در این مورد تنها ضایعه مشهود در درون بینی مری تغییر رنگ مخاط مری  و وجود رسوب فیبرین (لرد) در سطح آبسه است که حاکی از التیام ضایعه در دام است. در این دام طی ارزیابی  درون بینی مری تنگ شدگی مجرای مری ناشی از آبسه دور مری مشهود نبود ، چرا که جایگاه آبسه مجاور مری بوده و تمامی مری را دربر نگرفته بود.عموماً ضایعات مجاور مری عامل وازنش غیر عادی مواد غذایی هستند که در بسیاری از مراجع معتبر دامپزشکی به آن اشاره شده و از طرفی دیگر مقوله استفراغ  عوامل متنوعی دارد. تصور می شود که  ضایعات  مسبب تنگی در مجرای مری ناشی از ضربه های وارده به مری می باشند.

نتیجه گیری: معمولاً وازنش غیر عادی مواد غذایی در گاوها ناشی از اختلالات مری است. عوامل بروز اختلالات مری بسیار متنوع هستند و تعیین آنها امری است دشوار. بدلیل اینکه شیوه های تشخیصی چون درون بینی  و پرتونگاری ممکن است اطلاعات تشخیصی روشنی را فراهم ننمایند ، لذا معاینه بالینی دقیق و  استفاده از سند معدی می تواند در تشخیص بیمار با اهمیت باشد.   


بیماری تنفسی مختلط در گوساله های شیری

 

Respiratory disease  complex  in dairy  calves

 



بیماری تنفسی مختلط در گوساله های شیری


دو عامل برجسته تلفات در گوساله های از شیر گرفته نشده عبارتند از اسهال و بیماری تنفسی مختلط گاوی (BRD) . تلیسه هایی که ابقاء شده اند به گاوهای بالغ ضعیفی بدل می شوند.بیماری تنفسی در گوساله ها بواسطه  آزردگی و آماس وپاسخ التهابی در مجرای تنفسی فوقانی مشخص می گردد. زمانی که این گوساله ها درمان نمی شوند در غالب موارد به التهاب ریوی نایژه ای پیشرفت می کنند. بیماری بطور قراردادی بعنوان یک بیماری با طبیعت ذاتاً ویروسی که بطور ثانویه با عامل میکروبی اختلات می یابد شناخته می شود. این واکنش ویروسی باکتریایی بواسطه عواملی از محیط گوساله ها و یا وضعیت ایمنی آنها تسهیل می گردد. یک جزء حیاتی از نشانی یابی بیماری تنفسی مختلط  تعیین عامل آن می باشد. درمان موثر بایستی با شناسایی صحیح عوامل مرضی معین گردد زیرا استفاده بی بندو بار ومبتنی بر شانس و اقبال از ترکیبات پادزیستی به منظور مقابله با باکتریهای ثانویه توصیه نمی شود. نمونه گیری از مجرای تنفسی بسیار توصیه می گردد  که شامل اخذ پندکهایی (سوآپ) از بخش عمقی بینی حلقی ، شستشوی نایی و شستشوی غیر اندوسکوپی نایژکی حبابچه ای است. همچنین آزمون واکنش زنجیره ای پلیمراز(PCR) نیزعمومیت یافته که دارای مزیت های اصلی به قرار زیر است: ویروسها و باکتری ها قابل سنجش هستند، حساسیت آزمون بالا است  واین امکان وجود دارد تا از نمونه های ادغام شده گروهی از گوساله آزمایش بعمل آورد. به منظور ممانعت از این مشکل هزینه ای  به هر حال حائز اهمیت خواهد بود تا  هر دو عوامل مستعد کننده و عوامل خطر عامل بیماری زای خاص  ذکر شوند.

 

عوامل مستعد کننده

آغوز و محیط :  پیش از آن که سامانه ایمینی در گوساله تکمل شود  گوساله های تر بایستی به منظور بقاء در چالش میکروبی مورد مواجهه پس از تولد  ایمنیتی کافی کسب نمایند. لذا نیازمند اتکای بر ایمنیت غیرفعال دریافتی از گاو به طریق آغوز می باشند. گوساله ها بایستی  3 تا 4 چارک از آغوز کیفیت بالا را در طی 1 ساعت از تولد و 3 چارک اضافی نیز در طی 12 ساعت دریافت نمایند. یک روش به منظور تایید اینکه آغوز ایمنیت کافی را تامین می نماید، اندازه گیری مستقیم گلوبولین های ایمنی یا پروتئین تام سرم خون است. پروتئین تام سرم با دستگاه ریفراکتومتر سنجیده می شود که همگرایی بالایی با سطوح ایمونوگلوبولین نوع G سرم دارد. بهتر آن است که پروتئین تام سرم در یک گروه از گوساله ها اندازه گیری شود تا اینکه در گوساله ها بطور انفرادی خوانده شود. حداقل 80 درصد از این گوساله ها دارای سطح پروتئینی 5.5 گرم در دسی لیتر  یا بالاتر می باشند.  تجویز به موقع آغوز حیاتی است ،لذا بایستی بطور صحیح دستمالی گردد، چرا که می تواند محیط رشد ایدآلی برای باکتری ها باشد. لذا حیاتی خواهد بود تا در صورتی که به فوریت مورد استفاده قرار نمی گیرد ، آن را در یخچال  قرار داده یا منجمد نمود. انجام پاستوریزاسیون دردامداری روش جایگزین دیگری است ، زیرا که این عمل بر روی گلوبولین های ایمنی تاثیری نمی گذارد. پاستوریزه های وعده ای دمای نسبتاً پایینی را مورد استفاده قرار داده و در آنها زمان حرارت دهی طولانی است(60درجه سانتی گراد در 60تا 120 دقیقه) . پروش گوساله ها در حصار های بسته سهل  و آسان می باشد و تنها مشکل در آن  این است که هوای گرم و ایستا می تواند حاوی گاز های بالقوه زیانبار (مانند آمونیوم)، بوی نامتبوع، غبار و ریزاندامگان ( مانند هاگ های قارچی، ویرس ها،و باکتری ها) باشند. آمونیاک حبابچه های ریوی را  تخریش نموده و ذرات غبار در غالب مواقع حامل عامل میکروبی هستند که به بافت ریوی رسیده و تکثیر می یابند. دیگر عواملی که خطر بروز بیماری تنفسی مختلط گاوی را افزایش می دهد عبارتند از  نگهداری توام با گاوها در طی نخستین هفته زندگی گوساله ،داشتن اختلاف سنی بیش از 2 ماه در یک گروه پرورشی، رخداد اسهال پیشین، و قرار دادن گوساله ها درکنار دامهای دیگر برای بیش از 24 ساعت پس از تولد . داشتن کارتیه ای تمیز و خشک  به منظور کاستن از وقوع بیماری های تنفسی مختلط گاوی امری است حیاتی. به منظور کاستن از تعداد باکتری ها ، مساحت جایگاه نگهداری (3 متر مربع برای هر گوساله یا بیشتر) را افزایش داده ودمای جایگاه را کاهش می دهند. دمای خنک (5 درجه سانتی گراد) جایگاه نگهداری سودمند است زیرا رشد باکتریایی در تحت شرایط سرما کاهش می یابد. گوساله های که در معرض شرایط خنک هستند از جیره رشد آغازین دانه ای(grain starter) بیشتر خواهند خورد و ضریب رشد خوب و ثابتی خواهند داشت. تهویه مناسب و کافی (بدون کوران هوا) شمار باکتریایی  ومیزان آمونیاک را کاهش می دهد. به منظور مقابله با دمای سرد گوساله ها نیازمند تغذیه کافی و سطح استراحتی(بستر) خشک و به خوبی عایق هستند. شاخص های مورد درخواست در بستر گوساله ها عبارتند از قابلیت جذب رطوبتی خوب و توانایی حفظ گرمای بدن . کاه گندم به گوساله اجازه می دهد تا لانه گزینی نموده و دمای سطحی گرمتری در مقایسه با پوسته برنج و تراشه ای چوب داشته باشد ؛ ماسه تمیزتر بوده اما سرد تر است. 

 

 

عوامل تعیین کننده:

 

ریزاندامگان. فرض نمایید گوساله ها از طریق آغوز ایمنیت کافی را بدست آورده اند ، قدم مهم بعدی کاهش چالش ومواجهه با میکروبها است . به منظور نائل آمدن به این امر جدا سازی گوساله از گاو در سریع ترین وقت ممکن بایستی انجام شود. گوساله ها را در اتاقک های محصور انفرادی قرار دهید که به ممانعت از تماس دماغ به دماغ گوساله ها  با دیگر گوساله ها کمک می نماید. این کار گوساله را در مقابله با تنش ها بواسطه کاستن از تماس با عوامل بیماری زای برآمده از گاوها و دیگر گوساله ها یاری می نماید. بایستی بستری خشک و فراخ که راحتی و عایق بندی سرمای را برای گوساله فراهم می سازد ، مهیا نمود. اطمینان حاصل شود که مواد بستر غبار زا نیست (مانند خاک اره ) زیرا غبار موجب تخریش مجرای تنفسی شده  و حمله عوامل باکتریایی را تسهیل می نماید. واکسن های زیادی برای پیشگیری از اسهال ویروسی گاوی دردسترس می باشد. دیدگاههای  عرفی بر این باور اند که معمولاً پادتن های دریافتی گوساله ها از طریق آغوز موجب بی اثر شدن تجویز واکسن ها می شود. پژوهش های اخیر نشان داده که واکسن های زنده تعدیل شده علارغم عدم توانایی در اندازه گیری پاسخ پادتنی فعال در جریان خون یک پاسخ محافظتی را تحریک می نماید. یک مثال استفاده از واکسن های  IBR/Pi3 در گوساله های کمتر از یک ماه سن است. کار دیگری نشان داده که ویروس زنده تعدیل شده به هنگام ارائه به گوساله های  جوانی به سن شش هفتگی ایمنیت را فراهم می سازد. صرف نظر از موثر بودن واکسن ها در هنگام تجویز به گوساله های جوان برای مقابله با عوامل التهاب ریوی باکتریایی همچون پاستورلا مولتیسیدا، مانهایمیا همولیتیکا یا مایکوپلاسما بوویس گزارش های اندکی انتشار یافته است.  یک مقاله جدید بعنوان مثال تلاش نموده تا عوامل خطر بیماری زای خاص برای ویروس ها و باکتری های دخیل در همه گیری های BRD  را معین نماید. چنانکه انتظار می رفت این مطالعه نشان داد که همه گیری BRD در زمستان به اوج رسیده و اساساً منشاء ویروسی داشته. کرونا ویروس گاوی(BCoV) شایع ترین ویروس بوده ( عموماً بعنوان عامل اصلی در حال افزایش شناسایی شده) ، که بعد از آن ویروس  پیوست یاخته ای تنفسی گاوی(bRSV) قرار دارد. در گله های همباش شده تنها 36.8 درصد همه گیری بیماری تنفسی گزارش گردیده ، در حالی که بیماری های تنفسی بومی 63.2 درصد بوده. در زمان نمونه گیری 44.0 ± 30.1 درصد از گوساله ها برای هر دو نوع گله های همه گیر و بومی BRD  داشته اند. ویروس در 58.6درصد از همه گیری ها به شرح ذیل شناسایی شده: 29.4درصد  ویروس  پیوست یاخته ای تنفسی گاوی(bRSV) ، 8.1 درصد پاراآنفولانزای نوع 3(PI-3) و 38.4 درصد کرونا ویروس گاوی(BCoV) . ویروس های متعددی در 13.3 درصد از گله ها دخیل بوده ، تنها 4 گله bRSV را بعنوان عامل بیماری زای منفرد نشان داده اند. شیوع باکترایی 41.2 درصد مانهایمیا همولیتیا، 89.1 درصد پاستورلا مولتیسیدا،36.4 درصدهیستوفیلوس سومنی، و 33.3 درصد  مایکوپلاسما بوویس بوده است.در 61 درصد از همه گیری های مایکوپلاسما بوویس یک ویروس نیز جدا گردیده (72 درصد کروناویروس گاوی، 16 درصد پاراآنفولانزای نوع 3 و 12 درصد ویروس پیوست یاخته ای تنفسی گاوی bRSV).   

 

عوامل خطر ویژه ویروسی و باکتریایی

 

عوامل ملازم با bRSV مثبت عبارتند از  روزهای طی شده با نشانه هایی بالینی پیش از نمونه برداری ، درصد گوساله ها دارای نشانه های تنفسی، بیماری های تنفسی بومی، مایه کوبی انجام شده بر علیه  bRSV ، مثبت بودن شویش حبابچه ای نایژکی، و فصل. در زمستان(دی تا اسفند) bRSV بطور معنی داری وفور بیشتری در مقایسه با تابستان و بهار دارد. برای باکتری ها ارتباطاتی بین نتایج مثبت مانهایمیا همولیتیکا  و اندازه گروه جایگاه ، نوع بستر و نتایج مثبت کروناویروس گاوی وجود دارد. تجزیه و تحلیل  هموفیلوس سومنی ارتباطات مثبتی را با مایه کوبی مانهایمیا همولیتیکا ، نوع بستر  و اندازه گله معین نموده. نهایتاً اینکه در مورد مایکوباکتریوم بوویس حیوانات اخیراً خریداری شده موجود در همان فضا هوا مهمترین عامل بوده است. کروناویروس های گاوی هنوز بعنوان اصلی ترین آغازگر عفونت های تنفسی ثانویه در بیماری تنفسی مختلط گاوی در گوساله ها مورد توجه هستند. در این مطالعه ویروس فوق ملازم با مانهایمیا همولیتیکا بوده. دیگر ویروس جدا شده علارغم دفعات بالای مایه کوبی در این گله ها ویروس پیوست یاخته ای تنفسی گاوی بوده . ویروس پاراآنفولانزای نوع 3 غالباً بعنوان یک عامل منفرد شناسایی نشده ولی همواره توام با ویروس پیوست یاخته ای تنفسی گاوی بوده . علارغم  اینکه مایکوپلاسما بوویس معمولاً بعنوان یک عامل بیماری زای مزمن شناخته شده ، در این تجربه غالباً در همه گیری های حاد شناسایی شده است.در ثلث گله ها مانهایمیا همولیتیکا وهیستوفیلوس سومنی حضوری توام با پاستورلا مولتیسیدا داشته که به نظر می رسد در همه جا موجود می باشد.  گروه های بزرگ گوساله ها (بیش از 5 تا) میزان شیوع بالایی از مانهایمیا همولیتیکا داشته اند. استفاده از خاک اره عامل خطر آفرینی برای هر دو باکتری مانهایمیا همولیتیکا  و هیستوفیلوس سومنی است. به خوبی روشن شده که خاک اره سبب تخریش مجرای تنفسی شده و در زمانی که مرطوب است ، ممکن است تنش سرما یی را  که قبلاً به آن اشاره شده بدتر نماید. گله های مایه کوبی شده و نشده دارای میزان شیوه مشابهی از عوامل بیماری زا هستند. فرضیه مولفین بر این است که واکسن ها بیش از آنی که موجب پیشگیری از بروز آلودگی شوند سبب کاهش انتشار ویروس و نشانه های بالینی می گردند. می توان نتیجه گرفت که عفونت های ویروسی مستعد کننده بیماری تنفسی مختلط  هستند. همچنین معلوم شده که ویروس پیوست یاخته ای تنفسی گاوی  نقش مهمی در همه گیری های بیماری تنفسی مختلط   بویژه  در طی زمستان داشته. کرونا ویروس های گاوی در این تجربیات ملازم با مانهایمیا همولیتیکا بودند. برای متخصصین بهداشت دامی حائز اهمیت است  تا همچنین به عوامل مستعد کننده ای همچون انتخاب بسترنیز توجه داشته باشند.

منبع:  


Pardon, J. Callens, J. Maris, L. Allais, W. Van Praet, P. Deprez, and S. Ribbens. 2020. Pathogen-specific risk factors in acute outbreaks of respiratory disease in calves. J. Dairy Sci. 103:2556-2566.