سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Dr.javanroodi case report

پاسخ مرحله حاد در گوساله های از شیر گرفته مثبت کرونا ویروس گاوی

پاسخ مرحله حاد در گوساله های از شیر گرفته مثبت از نظر کرونا ویروس گاوی مبتلا به اسهال.

 

ویروس کرونا ویروس گاو (BCoV  ) ملازم با اسهال شدید در گوساله ها ، اسهال خونی زمستانی در گاوهای بالغ و بیماری های تنفسی در گاوها با هر سنی است. این مطالعه با هدف بررسی رابطه بین تعداد گلبول های سفید خون و سطح هاپتوگلوبین (Hp  ) و آمیلوئید A   سرم (SAA) در گوساله های از شیر گرفته با اسهال ناشی از کرونا ویروس گاوی ومواردی که از اسهال بهبود یافتند انجام گرفته. نمونه های خون و مدفوع به تعداد دو بار از همان حیوانات مشابه جمع آوری شده؛ 17 گوساله از شیرگرفته  مبتلا به اسهال (اول) و 15 گوساله از شیر گرفته که بهبود یافتند (دوم). واکنش زنجیره ای پلیمراز در زمان واقعی ، نشان داد که تمام 17 نمونه مدفوع از گوساله های از شیر گرفته مبتلا به اسهال و یک نمونه از 15 گوساله بهبود یافته از اسهال از نظر کرونا ویروس گاوی مثبت و از نظر گونه های کریپتو اسپوریدیومی، ایشرشیاکلی  K99 ،گونه های سالمونلایی ، روتاویروس گاوی  و ویروس اسهال ویروسی گاو منفی بودند. با استفاده از روش شناور سازی هیچ تخمک آیمریایی  تشخیص داده نشد. بطور مقایسه ای در گوساله های از شیر گرفته مبتلا به اسهال ، درمقایسه با گوساله های بهبود یافته از اسهال ، تعداد لنفوسیت ها به طور قابل توجهی بالاتر (018/0 = P) و تعداد مونوسیت ها به طور قابل توجهی پایین تر بوده (001/0 = P)، با این حال ، تعداد مونوسیت ها هنوز زیاد بود. گوساله های از شیر گرفته مبتلا به اسهال در مقایسه با گوساله های بهبود یافته از اسهال دارای غلظت هاپتوگلوبین بالاتر معنی داری  بودند (P <0.001). نتایج نشان داد که افزایش غلظت هاپتوگلوبولین و مونوسیتوز، اما نه آمیلوئید A سرم ممکن است ملازم  با اسهال ناشی از کرونا ویروس گاوی باشد. مطالعه حاضر نشان می دهد که نظارت بر غلظت هاپتو گلوبولین و تعداد مونوسیت ها در تشخیص گوساله های از شیرگرفته مبتلا به اسهال ناشی از کرونا ویروس گاوی در این زمینه مفید است.

 

 

 

 

 


همه موارد سقط جنین گوساله ها به دلیل عفونت نیست.

 

گاوها پس از انجام زایمان ، باید حدود 283 روز بعد باردار شوند. اما گاهی اوقات بارداری زودتر خاتمه می یابد و هنگامی که شما بدنیال دلایلی هستید، متوجه می شوید که عوامل زیادی برای از دست دادن بارداری وجود دارند. در بیشتر مواقع که نرخ بارداری در یک گله ضعیف است ، ما به عوامل عفونی مانند تریکومونیازیس ، کمپیلوباکتریوز ("ویبریو") ، لپتو ، IBR   یا BVD   مشکوک هستیم ، اما ممکن است علل غیر عفونی وجود داشته باشد. بارداری ممکن است در هفته اول پس از بارداری - یا در هر مرحله از بارداری – خاتمه یابد. سقط های آخر دوره زایمانی  قابل مشاهده بوده؛ ، شما ممکن است جنین سقط شده ای را یافته یا پرده های جفتی را که از مهبل گاو آویزان است را ببینید  ، اما در سقط های زود هنگام شما ممکن است هیچ نشانه ای را نیابید. و اگر گاوها تشخیص آبستنی زود هنگام داشته باشند ، تعدای از آنها که آبستن تشخیص داده شده اند پیش از زمان تولد گوساله دچار سقط می شوند. چهار عامل بنیادی برای از دست دادن بارداری قابل تصور می باشد: ژنتیکی ، عفونی ، سموم و کمبودهای تغذیه ای. سقط جنین به جهت عوامل ژنتیکی راهی طبیعی برای از حذف نوادگان معیوب است که نمی توانند زنده بمانند. این موارد شامل نقایص موجود در DNA است که خیلی زود آبستنی را خاتمه می دهد و همچنین برخی سقط جنین ها و مرده زایی ها. تنش عامل دیگری است که اغلب نادیده گرفته می شود. انواع مختلفی از استرس وجود دارد ، از جمله کمبودهای تغذیه ای ،تنش محیطی (گرما ، سرما ، آب و هوای بد) ، بیماری سیستمیک و غیره که باعث می شود شرایط برای ادامه بارداری کمتر از حد مطلوب باشد. به گفته برخی از صاحب نظران تولید مثل یک مقوله زینتی است ، اگر گاو در وضعیت ضعیف بدنی ، بیمار یا تحت تنش دیگری باشد ، باردار نمی شود یا ممکن است گوساله خود را از دست بدهد. گاو ابتداعاً باید خودش سالم باشد تا بارداری سالمی داشته باشد. هر زمان که یک فصل زایمان طولانی تر از حد متوسط وجود داشته  ??یا تعداد  گاو های آبستن  آخر دوره ای بالاتر از حد معمول باشد  به امکان سقط جنین بایستی توجه نمود.  گاوهایی که دیرتر در گله ساکن شدند ممکن است زودتر بار دار شده  اما بارداری خود را از دست داده و در چرخه بعدی دوباره آبستن شوند.

 

 از دست رفتن زود هنگام  بارداری

علل از دست دادن زودهنگام جنین شامل تغییرات بوجود آمده درخود تخمک و منی با ور کننده است. محققان در جستجوی نقایص احتمالی منی و تأثیر ژنتیک بر کیفیت رویان هستند. در برخی شرایط ، آمیختگی گاونر و گاو ماده (از نظر زادمونی) ممکن است منجر به افزایش تلفات زود هنگام رویانی شود. " "حدود پنج تا هشت درصد از سقط جنین ها  در گاوهای گوشتی (حاملگی هایی که بیش از 21 روز ادامه دارد) در 42 روزگی اول از بین می روند. کاهش سریع وزن در گاو ، یا تنش های دیگری چون  حمل و نقل در اوایل بارداری می تواند منجر به از دست رفتن رویان شود. بزرگترین عوامل شامل تغییر ناگهانی در تغذیه ، تنش های محیطی مانند سرما شدید یا گرما است. شرایط استرس زا ممکن است باعث اختلالات هورمونی شوند. جابجایی گاوها ، به ویژه در 42 روز اول بارداری ، می تواند یک عامل باشد ، به خصوص اگر شامل موارد زیادی ازتنش  باشد. " حمل و نقل طولانی مدت با کامیون که در  جمع آوری سریع گاوها برای دور کردن آنها از آتش سوزی نزدیک مورد استفاه واقع می شوند یا آزار و اذیت مداوم گاوها توسط گرگها نمونه هایی ازتنش بوده که ممکن است منجر به از دست رفتن بارداری شوند.

دلایل سمی از دست رفتن بارداری

برخی از سموم بر روی جنین تأثیر می گذارند - از جمله لوبیای گرگی ، شوکران ، گون زهری ، کاج سوزنی ، آلکالوئیدهای ارگوت ، کپک ها ی معین و غیره. به عنوان مثال ، سقط جنین با کاج سوزنی در اواخر بارداری هنگامی که گاوها از گاج سوزنی می خورند باعث سقط در گاوها می شود. بیشترین خطر زمانی است که گاوها به مدت سه روز یا بیشتر از کاج سوزنی استفاده می کنند که دارای مقدار زیادی سم بوده بطوری که رگ های خونی را در جفت منقبض کرد ، مانع از رسیدن اکسیژن و مواد مغذی جنین می شود و از این رو موجب مرگ رویان  می گردد.  ماده سمی همچنین باعث افزایش انقباضات رحمی می شود که جنین را از بدن دفع می کند. "سموم قارچی  عوامل عمومی از دست رفتن بارداری می باشند. این ترکیبات محصولات سوخت وسازی تولید شده توسط قارچ ها هستند.  زیرالینون  یکی از این سموم قارچی است که اثرات استروژنی داشته و موجب نابار وری می شود.  سم T-2 ، دیوکسی نیوالینول (همچنین به عنوان vomitoxin یا DON شناخته می شود) ، و غیره ،  یاخته های را که به سرعت تکثیر می یابند تحت تاثیر قرار داده  - رویان یا جنین - باعث مرگ رویانی یا سقط جنین می شود. حداقل نیم دوجین از مایکوتوکسین ها وجود دارند که روی سلول های سریع تقسیم شونده  یا بر هورمون های موجود در حیوان تأثیر می گذارند. آنها ممکن است باعث سقط جنین یا  یا بدریختی یا عدم لانه گزینی  تخم لقاح یافته  در رحم شوند.

 یکی دیگر از ترکیبات سمی قابل توجه  ارگوت است. "این سم قارچی مخلوطی از چندین آلکالوئید بوده که می تواند اثرات زیانباری بر روی حیوان داشته باشد. با تغییر شرایط رشد ، رطوبت ، دما و هوا مشکل فوق بیشتر مشاهده می شود . برخی از این مشکلات به دلیل نحوه مدیریت محصولات کشاورزی توسط کشاورزان در حال افزایش است. کشاورزی بی کشت در حال گسترش است و اگر کشاورزان مزارع را کشت نکنند ، قارچ در بالا می ماند و گسترش می یابد. اگر مواد سطحی در کشت به زمین بروند ، جمنده ها و میکروب ها قارچ ها را می خورند و از شر آن خلاص می شویم . قارچ ها و سموم قارچی مضر همچنین می توانند در مناطق مرطوب مانند چاله ها نمو یافته و سپس در مزارع غلات پخش شوند و گیاهان مختلف را تحت تأثیر قرار دهند. اگر کشاورزان به طور صحیح مزارع خود را کشت و زر نکنند یا به طور کامل مزرعه کاری نکنند ، مزارع به شدت آلوده می شوند و محصولات نیز آلوده تر می شوند. " "ارگوت بصورت بدریخت سازی روی جنین تأثیر نمی گذارد ، اما می تواند بر خون رسانی به رحم تأثیر بگذارد (که می تواند منجر به مرگ جنین شود) و همچنین باعث انقباض نواری روی رحم می شود که ممکن است جنین را دفع کند. مصرف فلزات خاص مانند سرب می تواند مشکلاتی از جمله سقط جنین ایجاد کند. در برخی مناطق که بسیاری از مواد شیمیایی صنایع نفت وجود دارد ، برخی از این مواد می توانند باعث سقط جنین در اثر آسیب به اعضای بدن شوند. به جهت بروز این آسیبها هورمون های خاصی تجمع می یابند یا تجمع نمی یابند ، یا ممکن است به دلیل اختلال در روند سوخت و سازی  تغییر کنند ، یا ممکن است باعث تجمع سایر مواد شیمیایی سمی شوند که بعبارتی دیگر توسط بدن حذف می شدند.  اگر کبد به درستی کار نکند ، نمی تواند سموم را تجزیه و از بین ببرد. "و در بعضی موارد این مواد شیمیایی بطور عملی باعث می شوند تا کبد به سرعت آنها را  تجزیه نموده و باعث کاهش سطح هورمونهای خاصی مانند پروژسترون می شود.به این جهت  گاو نمی تواند بارداری را حفظ کند. " "گاهی اوقات کپک های معینی وارد جریان خون گشته و باعث آنچه ما سقط جنین قارچی می نامیم می شوند. گاوها همچنین ممکن است هاگها ی کپک  را استنشاق نموده و به ذات الریه قارچی مبتلا شوند - که باعث بروز تنش در حیوان می شود. " برخی از گیاهان در تحت شرایط خاصی حاوی نیترات بوده و مسمومیت با نیترات می تواند باعث مرگ جنین شود. "نگرانی دیگر کودهای حاوی نیترات است. گاوها ممکن است این نوع کود را بخورند یا از آب آلوده به آنها بنوشند. این حالت ممکن است برای کشتن گاو کافی نباشد ، اما برای تأثیر بر جنین کافی است. جنین نسبت به گاو بسیار مستعد مسمومیت با نیترات است. ”

"برخی از گیاهان سیانور را ذخیره می کنند که این امر می تواند موجب بروز تغییر شکل جنین و سقط جنین شود - اگرچه اغلب باعث تلف شدن  گاو می شود. برگ های پلاسیده یا یخ زده گیلاس  ، مشکلات زیادی ایجاد می کند. همچنین مشکلاتی  در صورت استفاده از علف پیکانی بوجود می آید.  مشکلات فوق می تواند توسط گیاهان ذخیره کننده سلنیوم (از آنجا که مقدار زیادی سلنیوم سمی است) یا گیاهانی که حاوی آلکالوئیدهای مضر هستند نیز ، ایجاد شود. "آلکالوئیدها باعث آسیب کبدی می شوند و سپس گاو نمی تواند بارداری را حفظ کند." "یک نگرانی عمده در مناطق خاصی از جهان آب بی کیفیت است. ممکن است مقادیر زیادی سولفات داشته باشد که درروند جذب مس و دیگر مواد معدنی ضروری ایجاد اختلال می نماید. این امرحتی درصورتی که خاک و خوراک دام  حاوی مقادیر کافی از مس باشد نقایصی را در حیوانات ایجاد می کند.

تنش تغذیه ای

 

"بعضی از دچار کمبود مس و / یا سلنیوم هستند." "اگر حیوانات به اندازه کافی از مواد معدنی کمیاب کم برخوردار نباشند ، دچار مشکلات تولیدمثلی خواهند شد.  برخی از گله ها  که تولید مثل ضعیفی  دارند  پس از غنی سازی جیره با مس ، میزان تولید مثل در آنها به حالت عادی بازمی گردد. مشکل شماره 1 دامداری ها در زمستان ملازم  با مصرف خوراک دام کم کیفیت است. ویتامین هایی که در طی تابستان سطح بالایی در علوفه دارند - به ویژه ویتامین های A و E - پس از ذخیره سازی طولانی مدت خوراک در زمستان ، به طرز چشمگیری افت می کنند. این ویتامین ها برای رشد جفت و جنین لازم هستند. در خوراک های ذخیره شده با کمبودهای بسیاری از ویتامین A و E مواجه هستیم. در آب و هوای معتدل این مسئله مشکلی ندارد زیرا تقریباً در تمام طول سال خوراک سبز وجود دارد. اما در سرد سیر ، در فصل زمستان تقریباً هیچ خوراکی سبز موجود نیست و ممکن است در زیر برف بماند. گاوها باید علوفه خرد شده بخورند. تغذیه مناسب دامها  بهترین راه پشگیری از مختومه شدن بارداری در بیشتر شرایط است. برخی مشکلات ژنتیکی ممکن است در گله های نژاد خالص مطرح باشد ، اما در شرایط عادی با گاوهای نژادی این اتفاق نمی افتد زیرا ژن های معیوب بیان نمی شوند. " بیشتر این نقایص باید از هر والد به ارث برسد.

از دست رفتن بارداری به دلیل دوقلوزایی

 

هنگامی که یک گاو دوقلو باردار می شود ، ممکن است در اوایل بارداری سقط دوقلوها محقق شود. اگر گاو در هر شاخ رحم یکی از دوقلوها را داشته باشد ، خطر از دست دادن کمتر از حامل دوقلوها در یک شاخ است. گاهی اوقات گاو هر دو را از دست می دهد ، و گاهی فقط یکی. دامدار ممکن است فقط یک گوساله پیدا کند ، اما اگر این گوساله یک تلیسه نازا باشد ، شما خواهد فهمید که  که باید یک گوساله نر دوقلو نیز قبلاً وجود داشته. 


رئوس ارزیابی های مربوط به تلفات جنینی گوساله

 

رئوس ارزیابی های مربوط به تلفات جنینی گوساله

سقط جنین یا مرده زایی گوساله  می تواند یک وضعیت نادر باشد که یک روز بسیار بد را رقم می زند. یا ممکن است نشانه ای از یک مشکل اساسی در روند تولیدی گاوهای شیری باشد.

برای تعیین علت تلفات جنینی گوساله ها  نیاز به یک کار تیمی بین تولید کننده ، دامپزشک و آزمایشگاه تشخیصی وجود دارد. اساًساً  تلفاتی درحدود 1 درصد از بارداری ها در سطح گله  بطور سالانه ، میزان قابل قبولی از نظر استاندارد های  دامپروری است. تولیدکنندگان بایستی در صورت رسیدن این میزان به 4 درصد  نگران شوند. اما در عمل ،بایستی  پس از 3 سقط جنین ، بدون در نظر گرفتن اندازه گله ، با دامپزشک دامداری معمولاً مشورت نمود. "

میزان موفقیت تشخیص در سقط جنین های تک موردی نسبتاًپایین بوده و در حدود 25-50 درصد است. تعیین علت سقط جنین وقتی که موارد بیشتری را درگیری می نماید  دقیق تر می شود ، اما البته این به معنای وجود مشکل بزرگتری برای گله است. و شما هرگز نمی دانید که آیا  سقط جنین منفرد یک رخداد مجزای بوده  یا اینکه  آغاز شیوع یک "طوفان سقط جنینی" است.

جهت کمک به بهبود میزان موفقیت تشخیصی در گله  ، روئوس موارد ذیل را می توان پیشنهاد نمود:

  1. وزن ، اندازه گیری و عکسبرداری از هر جنین سقط شده.

حتی اگر سقط جنین های  جداگانه را برای کارهای تشخیصی ارسال نکنید در صورت سقط جنین های بیشتر متعاقب ، مهم است که سابقه آنها را ثبت کنید. طول جنین را از گنبد سر ، درست در پشت چشم ها ، تا محل اتصال استخوان خاجی و سر دم اندازه بگیرید تا "طول تاج-کپل" مشخص شود. جنین باید قبل از اندازه گیری ، تا جایی که ممکن است ، به جلو کشیده ونوک  پوزه آن به سمت پایین باشد.

  2. سن جنین را تعیین کنید.

 

 از طول تاج-  کپل جنین سقط شده می توان برای تعیین سن آن با استفاده از ابزار ارزیابی آنلاین مانند این مورد استفاده کرد.

 

3. ارزیابی روند خود کافتی جنین.

 بافتها پس از مرگ به دلیل نشت آنزیمهای درون یاخته ای از طریق فرایندی به نام خود کافتی(اتولیز) نرم می شوند. جنین های خودکافته  نرم و قرمز تیره هستند و ممکن است مایعات آبکی از بدن آنها خارج شوند. جنین در این حالت قبل از اینکه توسط گاو دفع شود ، مدت طولانی مرده بوده. برعکس ، جنین های تازه مرده به طور ناگهانی صورتی و سفت و محکم به نظر می رسند. تمیز خودکافت جنینی  که بعد از مرگ حتی در شرایط استریل اتفاق می افتد ، از تجزیه باکتریای معمولی مهم  است.

4- جنین سقط شده و جفت را جمع کنید.

 اگر قصد انجام کارهای تشخیصی را دارید ، جنین و جفت را در یک کیسه پلاستیکی تمیز جمع کرده و در یخچال قرار دهید تا در اختیار دامپزشک قرار گیرد. ارزش تشخیصی جفت برابر - یا حتی بیشتر از– جنین است. اهمیت جفت در کار های  تشخیصی را نمی تواند بیش از حد مورد تاکید قرار داد. اما حتما آن را بردارید نمایید.

5. گاو را مهار کنید.

 پس از مراجعه دامپزشک ، مطمئن شوید که گاو مبتلا به راحتی برای معاینه فیزیکی و نمونه گیری خون آماده است.

6. ارائه سوابق.

 دامپزشک بایستی از تاریخ و روش تولید گاو ، سابقه واکسیناسیون ، سابقه تغذیه ، سابقه درمان درمانی و قرار گرفتن در معرض سموم اطلاع یابد.

 

 

"حتی اگر یک کار تشخیصی در خصوص سقط  جنین در  گوساله بی نتیجه باشد ، اما ممکن است باز هم در کنار گذاشتن عواملی که باعث سقط جنین نشده اند مانند عوامل عفونی ارزش داشته باشد. این اطلاعات می تواند به دامپزشک کمک کند تا تمرکز تشخیصی را به سمت سایر علل احتمالی مانند ناهنجاری های ژنتیکی ، سموم یا مسائل تغذیه ای تغییر دهد."



روند رشد و نمو(بالیدگی) دستگاه گوارشی گوساله

روند رشد و نمو(بالیدگی) دستگاه

گوارشی گوساله


•هدف اولیه سیستم های پرورش گوساله ، از شیر گیری گوساله ها و برقراری جیره خشوی در اسرع وقت است.به عبارت دیگر: انتقال گوساله از مرحله پیش نشخوار به مرحله نشخوار کنندگی است. اصلی ترین مهارت در پرورش گوساله گذری روان از این مرحله به مرحله دیگر بدون تنزل کارآیی گوساله است .
•گوارش پیش نشخواری.
•مرحله گذار – بالیدگی سامانه گوارشی.
•گوارش نشخواری.

 

•عناصر آغاز گر روند بالیدگی شکمبه
گوارش پیش نشخواری

•گوساله های تازه متولد شده پیش نشخوار کننده هستند. آنها همان چهار معده بالغین را داشته  اما شکمبه به طور قابل توجهی کوچکتر است. در گوساله بزرگترین قسمت مجرای گوارشی شیردان (معده چهارم) بوده که تقریباً 70 درصد از دستگاه گوارشی را  تشکیل می دهد(شکل زیر).   در این مرحله ،عملکرد سامانه های نارس سوخت و سازی گوارشی مشابه با حیوانات تک معده ای جوان بوده و  گوساله به شیر یا جایگزین های شیر به عنوان یک منبع قابل هضم آسان کربوهیدرات و پروتئین وابسته می باشد. عمل مکیدن توسط گوساله باعث  ایجاد چین خوردگی عضلانی در دیواره شکمبه بنام ناودان نگاری یا مری می شود .همچنانکه گوساله در حال مکیدن است ناودان  مری شیررا  به طور مستقیم به شیردان  هدایت نموده ، جایی که در آن شیر به طور موثر هضم می شود. در هفته های اول زندگی ، رنین آنزیم غالب در سیستم گوارشی است . رنین به گوساله اجازه می دهد تا به طور موثری از پروتئین های موجود در شیر استفاده کنید. در زمان که سطح آنزیم پپسین سیستم گوارشی افزایش می یابد ، گوساله قادر به استفاده از منابع پروتئینی غیر شیری می شود. به این  دلیل ، جایگزین های شیر که حاوی پروتئین غیر شیری هستند نبایستی در سه هفته نخست زندگی گوساله بکار روند. همچنین آنزیم لاکتاز نیز در طی چهار هفته نخست زندگی غالب است ، به این معنی که  گوساله می تواند به طور موثر از لاکتوز ،مهمترین کربوئیدرات شیر،  استفاده کند . گوساله در این مرحله زمانی قادر به استفاده از نشاسته نیست.
مرحله گذار – تکامل سامانه گوارشی

•مرحله گذار (دوره عبور از مرحله پیش نشخواری تا مرحله نشخوار کنندی) بین چهار تا هشت هفتگی  رخ می دهد ، هنگامی که شکمبه شروع به تبدیل شده به بخش اصلی هضم کننده غذا می شود. وقتی یک گوساله آب و کنسانتره اغازگر را مصرف می کند، تخمیر باکتریایی در شکمبه آغاز می شود. این امر موجب تولید مقدار زیادی اسید های چرب فرار  در اشکال استات ، بوتیرات و پروپیونات می شود.  این فرایند تولید اسید های چرب فرار  مسئول روند  سریع توسعه شکمبه می باشد. زمانی که طول می کشد تا گوساله از بکار گیری صرف شیردان  به  استفاده موثراز همه چهار معده  تغییر کند بستگی به نوع جیره غذایی مورد استفاده گوساله دارد. اگر شیر برای مدت طولانی بصورت آزادانه در دسترس باشد ،  گوساله تنها اشتهای اندکی برای غذا های خشوی خواهد داشت و رشد شکمبه آهسته خواهد شد.  اگر مدیریت تغذیه ای ، گوساله را تشویق کند تا غذای خشوی بخورید ، توسعه شکمبه افزایش یافته و گوساله وابستگی خود را به شیر مایع به عنوان منبع مواد مغذی ضروری کاهش می دهد. اگر جیر ه غذای گوساله  محدودیت مایعات و دسترسی آزاد به مواد خشوی داشته باشد  ، این گذر از گوارش پیش نشخواربه  گوارش نشخوارکنندی می تواند در حدود شش هفتگی کامل شود .
نکات کلیدی: در یک هفتگی بایستی  گوساله را به خوردن مقداری کنسانتره و ونجه / کاه تشویق نمود. در این زمان شکمبه ، نگاری و شیردان شروع به رشد و نمو می کنند.  در یک ماهگی گوساله ها بایستی مقادیر قابل توجهی کنسانتره و یونجه / کاه را مصرف نمایند لذا  گوساله ها وابستگی کمتری به شیر پیدا می کنند ، خطر اسهال کاهش می یابد ، گوساله ها را می توان زودتر از شیر گرفت ، و هزینه های زایمانی  و پرورش کاهش می یابد.
گوارش نشخواری

•گوارش نشخواری مبتنی بر عملکرد شکمبه بوده که در آن ریزسازواره ها  کربوهیدراتها ، پروتئین ها و تمامی دیگر مواد قابل تخمیر را به اسید های چرب فرار ، آمونیاک ، متان ، دی اکسید کربن و پروتئین میکروبی تبدیل می نمایند. مرحله نشخواری در حدود سن شش تا هشت هفتگی آغاز می شود. در این بازه زمانی  غذای خشوی تنها منبع غذایی بوده و شکمبه در حدود 70درصد از تمامی مجموعه معده را به خود اختصاص می دهد. یک گوساله در 12 هفتگی شکمبه ای کامل داشته  و توانایی آن در خوردن و هضم غذای خشک از آن پس کم و بیش شبیه با آنچه در دامها بالغ  است خواهد شد.
عناصر آغاز گر روند بالیدگی شکمبه

•روند بالیدگی شکمبه  عبارت است از رشد و نمو بافت پوششی شکمبه که امری ضروری برای از شیرگیری موفق  وداشتن نرخ رشدی خوب برای گوساله است. وجود پنج عنصر کلیدی برای آغاز روند بالندگی شکمبه ضروری است.
•1- باکتریایی
•2- مایعات درون شکمبه
•3- حرکات عضلانی – خروج مواد از شکمبه
•4- توانایی جذب بافتی
5- قابلیت دسترسی غذای دامی در شکمبه
1- باکتریایی

•باکتری های هنگام تولد گوساله در شکمبه حضور ندارند و با شروع به خوردن کنسانتره آغازین توسط گوساله وارد شکمبه می شوند. محصولات نهایی روند هضم باکتریایی (اسید های چرب فرار) موجب بروز تغییرات معنی داری  در شکمبه می شوند. نوع اسید های چرب فرارتولید شده بسیار با اهمیت می باشد. جیره آغازین گوساله حاوی ترکیبات کربوهیدراتی در شکل نشاسته بوده که توسط باکتری های مولد اسیدهای پروپیونیک و بوتیریک تخمیرمی شود. در مقابل وقتی جیره مصرفی علوفه است محصول نهایی اولیه اسید استیک می باشد. اسید های پروپیونیک و استیک از طریق دیواره شکمبه جذب شده و به محصولات سوخت و سازی تبدیل می شوند که توسط گوساله بعنوان منبع انرژی مصرف می شوند . اسید بوتیریک از طریق دیواره شکمبه جذب نشده و بجای تبدیل شدن به منبع انرژی، توسط یاخته های موجود در دیواره شکمبه مورد استفاده قرار می گیرد. تولید اسید های چرب فرار PH شکمبه را پایین آورده و محیط مناسبی را برای رشد  باکتریها بویژه باکتریهای دخیل در روند هضم نشاسته  و تولید اسید های پروپیونیک و بوتیریک ایجاد می نماید (شکل زیر).
2- مایعات درون شکمبه

•مایعات موجود در شکمبه همراه با عدم وجود اکسیژن یک محیط ایده آلی را برای رشد سریع باکتری ها فراهم می کنند. از آنجا که شیربا کنار گذری از طریق ناودان مری شکمبه را دور می زند ، مایعات کافی را برای رشد و نمود بهینه شکمبه فراهم نمی کند بنابراین گوساله باید به "آب آزاد" دسترسی داشته باشد . ارائه آب از سه روزگی به افزایش وزن گوساله کمک نموده ، باعث تشویق  مصرف جیره آغازگر شده و میزان وقوع اسهال را کاهش می دهد.
3- حرکات عضلانی – خروج مواد از شکمبه

•مواد غذایی که وارد شکمبه می شوند باید بتوانند از آن خارج شوند. بنابراین کامل شدن فعالیت شکمبه ای شامل انقباضات ، فشردگی و نشخوار، ضروری است. این حرکت عضلانی نیزبه مخلوط شدن مواد خوراکی کمک می کنند. هنگامی که گوساله متولد می شود ، شکمبه فعالیت عضلانی اندک و انقباضات کم داشته  وهمچنین فعالیت نشخواری ندارد. با افزایش مصرف غذای خشوی توسط گوساله ، انقباضات شکمبه شروع می شوند. اگر گوساله ها مدت کوتاهی پس از تولد از شیر ، یونجه و غذای آغازین تغذیه نمایند انقباضات طبیعی شکمبه را می توان ازسه هفتگی تشخیص داد. در مقابل ، اگر گوساله ها فقط با شیر تغذیه شوند ، انقباضات طبیعی شکمبه آنها برای دورهای زمانی طولانی  قابل اندازه گیری نیست.
4- توانایی جذب بافتی

•ازنقطه نظر ساختاری ، شکمبه از دو لایه تشکیل شده است: لایه عضلانی و لایه بافت پوششی که لایه پوششی مسئول جذب اسید های چرب فرار است.در بدو تولد ، بافت پوششی توانایی جذب ندارد. تولید و پس از آن جذب اسید های چرب فرار در شکمبه که حاصل روند تخمیر مواد غذایی آغازین است روند رشد و نمو بافت پوششی را تحریک می کند، این امر بواسطه افزایش مساحت سطحی از طریق رشد و نمو بافت پوششی و تشکیل برجستگی های انگشتی مانند بنام پستانچه (پاپیل) محقق می شود.
5- قابلیت دسترسی غذای دامی در شکمبه

•عامل کلیدی در پیشبرد روند رشد و نمو و بنابر این از شیر گیری زود هنگام ، مصرف غذای خشوی است.از آنجا که کنسانتره ها به اسید پروپیونیک و اسید بوتیریک تخمیر می شوند ،انتخاب خوبی به منظوراطمینان از روند رشد و نمو  زود هنگام شکمبه هستند. در سه روزگی غذای آغازین تمیز  و تازه که هم بسیار خوش طعم و دلچسب بوده و هم تامین کننده توصیه های غذایی برای گوساله های گوشتی شیری است ارائه می شود.
نکته کلیدی:  جیره ای با نسبت وزنی 8:1 کنسانتره به غذای خشوی به منظور  اجتناب از ایجاد حالت شکم دیگی در گوساله ها و بهینه سازی کشمندی عضلات شکمبه،  ضروری است  .

درمان زخم های معدی: اومپرازول در اسب های تحت گرسنگی موثرتر می

 

 

درمان زخم های  معدی:


اومپرازول  در اسب های تحت گرسنگی موثرتر می باشد.

 


 

امپرازول به خوبی باعث بهبود زخم معده می شود زیرا اسیدیته معده را کاهش می دهد. اما به اعتقاد برخی متخصص طب داخلی اسب ، مدیریت مدبرانه تغذیه حتی می تواند امپرازول را  موثرتر نموده و منجر به موفقیت بیشتر در موارد زخم های سنگفرشی و غددی شود.به ویژه ، هنگامی که اسب ها یک شب گرسنه مانده و سپس یک ساعت پس از درمان وعده صبحانه امپرازول با یونجه تغذیه شوند ، وضعیت معده به منظور بهینه سازی اثر روشهای درمانی ایده آل خواهد بود. این آیینگان روزه داری به ویژه درموارد زخم های غده ای مهم است - زخم هایی که در قسمت پایین معده که با مخاط غده ای پوشیده شده (در مقابل قسمت بالایی که با مخاط سنگفرشی پوشیده شده است) تشکیل می شوند. زخم های غده ای به امپرازول خوراکی نسبتاً ضعیف پاسخ می دهند و درمان این نوع زخم بسیار دشوارتر است ، احتمالاً به این دلیل که به نظر می رسد برای بهبودی در مقایسه با زخم های سنگفرشی نیاز بسیار زیاد به کاهش اسید دارند. بی شک وجود غذا جذب امپرازول را مختل می کند اما ما می توانیم از چرخه تغذیه طبیعی اسب برای جلوگیری از این امر استفاده کنیم. "اسب های که به طور طبیعی شبانه تحت محدودیت غذایی هستند وقتی امپرازول اوایل صبح تجویز می شود در این معده خالی جذب آن بهتر صورت خواهد گرفت.  امپرازول با مهار تولید کننده های اسید بدن ، پمپ های پروتون ، کار می کند. با این حال بدلیل آنکه امپرازول  بعنوان یک  داروی پیشساز شناخته می شود ،در هنگام تجویز خوراکی هنوز فعال نبوده  و نیازمند فرآیند فعال سازی از طریق روند هضمی است. این اتفاق زمانی رخ می دهد که پمپ های پروتون هنگام غذا خوردن اسب روشن می شوند.

 


بنابراین ، دادن یک ساعت فرصت به امپرازول برای جذب شدن در سیستم اسب و سپس تغذیه یک صبحانه حجیم با یونجه ،تا آنجا که ممکن است بیشترین مقدار ازپمپ های پروتون را روشن می کند ، بدین ترتیب  فرجه زمانی بالا برای داشتن بالاترین میزان داروی فعال موجب مهار بیشترین تعداد پمپ های پروتون  خواهد شد.به عبارت دیگر ، زمان بندی هوشمندانه ، درمانی بهینه تر را ایجاد می کند.

پیروی از این توصیه ها احتمال درمانی موفقیت آمیز  را بیشتر می کند ، اگرچه هنوز درمان ترکیبی با سوکرالفات برای بیماری غده ای توصیه می شود. و  از آنجا که جذب دارو در معده خالی دو تا سه برابر بیشتر است ،بدین معنی خواهد بود که با این روش بسیاری از اسب ها می توانند با "دوز نیم" 2 میلی گرم در کیلوگرم به طور موثر درمان شوند و در نتیجه صرفه جویی قابل توجهی در هزینه ها حاصل خواهد شد. البته بایستی توجه داشت که این شیوه درمانی فقط در مورد بیماری سنگفرشی و نه بیماری غده ای اعمال می شود.

البته ممکن است که صاحبان اسبها تمایل چندانی به گرسنه نگهداشتن اسبهای خود که مبتلا به زخم معده هستند نداشته باشند ، زیرا معده خالی از عوامل خطر ایجاد زخم است. با این حال ، اسب ها به طور طبیعی در هنگام خواب چند ساعت در شب ناشتا هستند و با قطع غذا ، معده آنها چند ساعت طول می کشد تا کاملا خالی شود. بنابراین ، حذف یونجه آنها در ساعت 10 شب و دادن صبحانه در ساعت 8 صبح ، یک ساعت پس از درمان 7 صبح ، به سادگی روایتی اجباری از روزه داری طبیعی شبانه آنهاست. به اعتقاد برخی از درمانگران مهم این است که گرسنه نگهداری اسب دلیل خوبی دارد ، زیرا این کار موجب درمان دارویی موثرتری شده که منجر به بهبود بهتر و کامل زخم می شود. توصیه می شود که  پس از تکمیل درمان    بعنوان یک راهبرد پشگیرانه کلیدی در برابر بازگشت بیماری سنگفرشی اسب را به روش دسترسی نامحدود به تعلیف بازگرداند ،بدین ترتیب که یونجه در تمام طول شب و  بطور ایدآل در چندین محل در دسترس قرار گیرد.