Dr.javanroodi case report

خاطراتی از یک تشخیص.

 

 

تازه وارد دامداری شده بودم که تقلای تنفسی  یکی از گاو ها توجه مرا به خود جلب کرد. دیگر لازم  به معرفی دام بیمار نبود خود ش با زبان بی زبانی  از آنچه که این  آدم ها بر سرش آورده بودند گله مند و شاکی بود. مرا که دید گویی  دشمن دیرینه را دیده باشد شروع به خروش و برآمدن نمود مطمئن شدم که اخیراً مایه کوبی نیز شده. دامدار شروع  به بیان نظرات و تشخیص های خود نمود حال چه می گفت برایم در آن لحظه مهم نبود بلکه بیشتر حالت بی قراری دام مرا متعجب نموده بود ، کاملاً قبراق ولی دچار دیسپنه شدید. چشمهایش از هوشیاری عادی و معمول او خبر می داد ولی تلالوی از رنگ کبود نه چندان زیاد نظر من را جلب می کرد. در مخاطات نشانه ای از یک پرخونی و التهاب  که در اکثر موارد پنومونی  با علت عفونی می توان دید وجود نداشت ولی کبودی نسبی قابل توجه بود. دمای بدن 38.5 و در بازرسی وضعیت غدد تورمی ملموس نبود. بازرسی محوطه دهانی نیز نشانه ای بارز از یک تغییر مرضی را بدست نداد ولی  آنچه قابل توجه بود بوی گندیدگی مانندی که مابین بوی استن و تعفنی اسید مانند بود جلب توجه می نمود. حرکات شکمبه عادی و در ضربانات قلبی  هیچگونه تندی یا تغییر آهنگی مسموع نبود . بارز ترین نشانه بالینی در سمع ناحیه ریوی با شنود صدای رالهای خشک  و سرعت نسبتاً بالای  تنفسی  جلب نظر می نمود . وضعیت تنفس و تقلای  سینه ای شکمی دام  اگر چه به  بروز یک التهاب شبیه بود  ولی به لحاظ بالینی هیچ نشانه ای از بروز یک التهاب  حاد  دیده نمی شد ، شاید بشود گفت که حساسیت مناسب ترین عبارتی است که می شد به آن نسبت داد. در جیره دام  که مشترک برای همه گله (5 راس) بود مورد مشکوک  و نامناسبی حداقل به لحاظ  عینی دیده نمی شد. تقریباً مبهوت در عالم تشخیص بودم که با سرنخی از طرف دامدار  رشته تمامی حدسیات و گمانهای من وا رفت . (آقای دکتر باور کن من خیلی هم به این گاومی رسم حتی آب معدنی را که از آب گرم آورده بودم برای  بهبودی به او خوراندم ولی فایده ای نداشت ) . تازه متوجه جریان شدم . روستای آب گرم دارای چشمه های معدنی غنی از ترکیبات گوگردی است که بیشتر مردم برای معالجه بیمار های پوستی به آن می روند و از آب های شفا بخش آن بهره می برند. بوی تخم مرغ گندیده آن که حاکی از غلظت بالای گاز سولفید هیدروژن است نیز از مشخص ترین نشانه های آن است.  بخشی از آب معدنی مانده را که بوی کردم متوجه مشکل اصلی شدم  آری دام دچار مسمویت با سولفید هیدروژنی که بنابر گزارش های مراجع  معتبر  سبب ادم ریوی  می گردد ، شده بود . حال گذشته  از نشانه ها و درمانهایی که می توان ارئه نمود آنچه برایم درس خوبی داد این بود که در معاینه بالینی هر چقدر که دامپزشک ماهر و با تجربه ای  هم که باشی بدون توجه به تاریخچه دقیق و  بیوگرافی از زبان دامدار نمی توانی سر از این کلاف سر درگم در آوری . 

 

برای دریافت مقاله PDF مربوطه روی نشانه کلیک نمایید.

 

 


نظر شما در مورد این تشخیص و درمان چیست؟18

یکی از مواردی که ما امروزه در دمداری های سنتی با آن موجه هستیم ، ازدیاد حساسیت هایی است که ناشی از مصرف جیره کپک زده ، و بویژه نان کپک زده است . اگرچه شاید گزارش چنین موردی را همکارن چندان قابل توجه ارزیابی نکنند ولی جمع بودن بیشتر نشانه های بالینی و تایید نهایی با پاسخ درمانی سریع  من را واداشت تا این مورد نمادین را خدمت دوستان ارائه نمایم .

گاو 2 ماه پیش زایمان کرده ای که از امروز صبح با بروز تورم در ناحیه سر دچار بی اشتهایی و قطع کامل شیر است. درمعاینه بالینی صدای را لهای تنفسی چندان واضح و مشخص نیست ، دمای بدن 39، و تورم در سر خصوصاً دور چشم ها آشکار است. گاو دچار اسهال شده و پاپول های جلدی به روشنی مشهود می باشد .

 

نظر شما در مورد این تشخیص و نحوه درمان ارائه شده چیست؟

آیا با چنین مواردی برخورد داشته اید و تجربه درمانی شما با داروهای دیگر چیست؟

آیا تجویز همزمان یک ضد التهاب و آنتی هیستامین را درد درمان هر نوع ازدیاد حساسیتی  را می پذیرید؟

درصورت داشتن هر گونه سوال یا پیشنهاد یا انتقادی آن را مطرح فرمایید.



بیماری هموگلوبین اوری باسیلی.

نظر به مشاهده  این بیماری توسط برخی همکاران محترم  و تقاضای آنها برای ارائه مختصری از این بیماری ،برگردان مقاله ای در  این خصوص از منابع اینترنتی تقدیم حضور می گردد امید است که مورد قبول دوستان واقع شود.

 

 

Bacillary hemoglobinuria, also known as redwater disease, is an acute, infectious, toxic disease that primarily affects young cattle on pasture (but may also affect sheep).  It is caused by the bacteria Clostridium haemolyticum which is a soil borne bacterium that can survive a long time in contaminated soil or in bones of infected carcasses.  The bacteria spores are ingested and are naturally found in the rumen and liver of healthy cattle.  It is not until there is local liver damage and necrosis (usually caused by a migrating liver fluke infection or much less commonly due to a high nitrate diet) that the bacteria spores germinate into vegetative cells that multiply and produce toxins that destroy the red blood cells in the body.

هموگلوبینوری باسیلی که همچنین  به عنوان بیماری redwater   معروف است،یک بیماری حاد، عفونی، سمی است  که اساساً   گاوهای جوانی را که در   مرتع چرا می نمایند تحت تاثیر قرار می دهد(اما ممکن است گوسفندان را نیز تحت تاثیر قرار دهد) .عامل بیماری باکتری کلستریدیوم همولیتیکوم   (Cl. Haemolyticum)   است که  یک باکتری منتقله از راه خاک(خاک برد) بوده و می تواند مدت طولانی در خاک آلوده یا استخوان لاشه های آلوده زنده بماند.اسپور باکتری ها  بلع شده وبطور طبیعی در شکمبه و جگر گاو سالم حضور دارد. بیماری  تا زمانی که نکروز وآسیب کبدی موضعی بوجود نیامده  بروز نمی نماید(معمولا با واسطه  یک آلودگی ناشی از کرم های پهن کبدی که بامهاجرت کرمهای همراه است  ویا در موارد بسیار کمتری در اثر نیترات بالای جیره غذایی ایجاد می گردد) ،با ایجاد این نکروز و آسیب کبدی موضعی  هاگ های باکتری به یاخته های رویشی  نمو یافته بطوری که  تکثیر شده و تولید سموم  باکتریایی می کنند این سموم  سلول های قرمز خون را از بین می برند .

 

CLINICAL SIGNS:

Cattle may be suddenly found dead but usually have a sudden onset of fever, severe depression, abdominal pain and trouble breathing. The gums of the teeth (mucous membranes) and sclera (white portion) of the eye may look pale (anemic) or yellow color (jaundice/icteric) with pinpoint red blood spots (petechia).  They may also have dark purple/red "port wine" colored urine (hemoglobinuria).  The duration of clinical signs can vary from no signs (the cow acting as an immune carrier of the disease) to 12 hours in a pregnant cow to 3-4 days in other cattle. The death rate in untreated animals can be as high as 95%.

نشانه های بالینی:

ممکن است گاوها در حالت تلف شده پیداشوند  ولی معمولاً یک تب ناگهانی ، افسردگی شدید ، درد شکمی و تنفس مشکل دارند. لثه های دندانی (غشاهای مخاطی) و صلبیه(بخش سفید) چشم ممکن است رنگ پریده بنماید (کم خون) یا به رنگ زرد (یرقانی) توام با خال های نقطه ای سرخ خونی(پتشی) باشد. همچنین ممکن است ادراری به رنگ زرشکی مایل به قرمز (شراب قرمز) که حاکی از هموگلوبین اوری است داشته باشد. طول دوره نشانه های بالینی ممکن است از عدم بروز نشانه ها( در مواردی که گاو بعنوان یک ناقل ایمن بیماری است) تا 12 ساعت  در گاوهای آبستن و تا 3-4 روز در دیگر گاوها متغییر باشد. نرخ تلفات در حیواناتی که تحت درمان قرار نگرفته اند می تواند تا 95% برسد.

 

 

 

 

 

DIAGNOSIS:

Bacillary hemoglobinuria can be diagnosed by clinical signs and post mortem findings, but can be confirmed though lab tests by either isolating the bacteria from the liver (by culture, fluorescent antibody, or immunohistochemistry), or the toxin from in the liver or abdominal cavity fluid.

Proper diagnosis is important as there are other diseases that may present similarly including; anaplasmosis, anthrax, bracken fern poisoning, and leptospirosis.

تشخیص بیماری:

هموگلوبینوری باسیلی را  می تواند با واسطه علائم بالینی و یافته های پس ازمرگ (کالبد گشایی)تشخیص داده ، اما تایید بیماری ازطریق آزمون آزمایشگاهی محقق می شود که یا با جدا کردن باکتری ها از کبد( توسط  کشت ، پادتن درخشان، یا ایمنی شیمی بافتی(immunohistochemistry)) یا سم از کبد و یا ازمایع حفره شکمی تحقق می یابد.
تشخیص صحیح بیماری از اهمیت برخوردار بوده چرا که ممکن است بیماری هایی نیز علائمی مشابه داشته باشند از جمله این بیماری ها عبارتند از : آناپلاسموز، سیاه زخم، مسمومیت سرخس عقابی، و لپتوسپیروز.

 

 

 

TREATMENT:

Early treatment with penicillin or oxytetracycline is essential as the bacteria are restricted to areas of liver damage and the more liver damage there is, the less blood supply there will be to transport the antibiotics to where they are needed (reducing the effectiveness of treatment).   Depending on the severity of the disease, IV fluid therapy and/or blood transfusion may also be required.

درمان بیماری:

درمان زود هنگام بیماربا پنی سیلین یا اکسی تتراسایکلین ضروری است، چرا که  باکتری ها محدود به  مناطق آسیب دیده کبدی بوده و با آسیب دیدن بیشتر کبد خون رسانی به آن ناحیه کم شده و میزان رسیدن ترکیبات پادزیستی به آن ناحیه نیز کم می شود(کاهش تاثیر گذاری درمانی .  بسته به شدت بیماری، مایع درمانی وریدی و / یا انتقال خون نیز ممکن است لازم باشد.

PREVENTION

The best way to prevent this disease is to vaccinate (a primer and booster vaccine) against Clostridium haemolyticum (usually found within the 7-way vaccine).  Other control methods include rotating pastures and controlling liver fluke infections.

بهترین راه پیشگیری از این بیماری انجام مایه کوبی برعلیه کلستریدیوم همولیتیکوم است(یک مایه کوبی مقدماتی و یادآور . (سایر روش های کنترل شامل چرخش مراتع و کنترل آلودکی با کرم های پهن کبدی است.

 

 


تشخیص شما چیست؟17

تلیسه یک شکم زاییده غیره آبستن از دیروز نسبتاً بی اشتها شده و از امروز صبح دچار لنگشی نسبی در پای خلفی سمت چپ است. اشتها به ظاهر عادی است ولی میزان شیر کم شده . در معاینه عمومی ریه ها صدای رال های تنفسی بدرجاتی قابل شنود بوده، مخاطات نسبتاً کبود . تنها غده پیش رانی سمت چپ متورم است. در ملامسه ناحیه کپل وجود حالت کریپیتان وصدای خش خش محسوس بوده و عمدتاً شکایت دامدار از این وضعیت است. دمای بدن 38.5 . در تاریخچه بیماری تنها مایه کوبی بر علیه تب برفکی وجود داشته و دام فوق سال پیش به تب سه روزه مبتلا بوده و همچنین دامدار 2 روز پیش به منظور ایجاد فهلی اقدام به تزریق پروستاگلاندین نموده .

نتایج آزمایشگاهی:

Lym=58 ؛Nut=36 ؛Eos=2 ؛ Band=1؛Mon=3


حضور باسیل های گرم مثبت در نمونه پونکسیون شده از ناحیه کریپیتان

اقدامات درمانی اولیه مبنتی بر مقابله با میوزیت کلستریدیایی بوده که با تزریق پنیسیلین هر 12 ساعت یکبار در موضع درگیر + دگزامتازون + سرم دکستروز آغاز شده .  تاروز بعد نشانه لنگش کمتر بوده و اشتها به ادعای دامدار عادی شده .

- تشخیص شما چیست؟

- برای تایید بیماری چه آزمون های دیگری را ضروری می یبینید.

- توصیه شما برای گله چیست؟