آسیب های عصب محیطی
•تارهای عصبی فیبری میلین دارنوع A پیامهای حرکتی را به تارهای عضلانی می رسانند و همچنین اطلاعات ادراک وضعی را حمل می کنند،تارهای نوع A در مقابل جراحات(مانند کاهش اکسیژن خون) بسیار آسیب پذیر هستند. تار های نوع C کوچکترین نوع تار عصبی بوده و پایین ترین سرعت هدایتی را دارند این نوع از تارها در مقابل جراحات سرسخت بوده و حس های دما، خارش و درد عمیق را ترابری می نمایند.
• یک حمله ملایم منجر به اختلالی گذرا و موقت در آسه(آکسون)می شود که به آن نوروپراکسیا(neuropraxia) گویند. در این وضعیت بهبودی در طی چند روز روندی سریع را طی می کند. اگر حمله شدیدتر باشد و موجب قطع آسه گردد ، روند بهبودی امکان پذیر بوده ولی منوط به احاطه غلاف میلینی و بافت پوششی پیرامون عصب سالم به جا مانده می باشد.آسه در درون این توری شکل گرفته به کندی ساخته می شود. به این نوع ازآسیب وارد شده به عصب axonotmesis گویند.
•در صورتی که ساختار کلی عصب (مانند آسه ها و غلافهای میلینی) به شدت تخریب شوند (neurotmesis) در آن صورت ترمیم آسه ای به هدف اصلی خود نرسیده و منجر به از دست رفتن عملکرد آن می شود. باز ساخت عصبی بستگی به ابعاد فضای بین قطعه دور و نزدیک عصب آسیب دیده دارد. تومور عصبی یا پی آمو(Neuroma) نوعی تورم ناشی از رشد دوباره و تصادفی آسه ها بوده و در غالب موارد عامل ناراحتی در دام می باشد. نقایص عملیاتی نیز ممکن است به دلیل سازمان یافتگی دوباره عصبی باشد که در آن ترمیم های ناقص منجر به اختتام عصب در جایگاهی که هدف خاموش است می گردند .عمده آسیب های وارده به اعصاب محیطی در جدول زیر:
• بهبود خود بخودی در صورت مرتفع شدن مشکل(مانند حذف جسم خارجی یا تخلیه آبسه) ممکن می باشد که بایستی مراقبت های حمایتی از دام و به حد اقل رساندن خویش آسیب رسانی در دام که معمولا به همراه شل شدگی پا اجتناب ناپذیر است، می تواند به نتایج رضایت بخشی منجر شود. بعنوان مثال آتل بستن در وضعیتی که دام روی مچ می ایستد مانع از رسیدن آسیب به پشت دست و پا می شود.