سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Dr.javanroodi case report

بیماری استحاله توموری خوش خیم دریچه میترال(MMVD)

میکسوماتوز استحاله ای دریچه میترال در سگها

 

(Myxomatous mitral valve degeneration (MMVD 

 

بیماری استحاله توموری خوش خیم دریچه میترال(MMVD)، به بیماری دریچه ای مزمن و اندوکاردیوز نیز معروف است از عمومی ترین بیماری های قلبی در سگها می باشد که در حدود 75تا 80 درصد موارد مراجعات بالینی به درمانگاه ها را شامل می شود. بیماری عمدتاً در سگهای کوچک تا متوسط اندام (کمتر از 20کیلوگرم) نژادهای معینی دیده می شود . بویژه در کینک چارلز کاوالیر اسپانیایی(CKCS). بیماری در این نوع سگها در مقایسه با نژاد های دیگر در سنین جوان تری بروز می نماید. بیش از نیمی از چارلز کاوالیرهای اسپانیایی (CKCS)در سن 5 سالگی بیمار شده و تقریباً تمامی آنها در سن 10سالگی درگیر هستند. دیگر نژادهای مستعد بیماری عبارتند از داچش هاند، پودل، شیهوا و کوکر اسپانیایی. تعیین بیماری مستقیما و بدون نیازبه ابزار خاصی انجام پذیر است و آن بواسطه شنود صدای سوفل تنجشی(سیستولی) قاعده ای است. بطور ایدآل تشخیص بیماری بایستی با اکوکاردیوگرافی مورد تایید قرار گرفته ولی درصورت شنود سوفل شاخص در سگهای سنین میانه یا مسن که وزنی کمتر از 20گیلو دارند برای تایید بیماری قابل قبول خواهد بود.  

 جهت شنیدن سوفل قلبی بر روی تصویر زیر کلیک فرمایید

 

صدای سوفل قلبی وازنش میترال

 

 سگهای مستعد بیماری

 

سبب شناسی بیماری

علارغم عمومیت بیماری  عامل آن ناشناخته است، اگرچه به نظراکتسابی میرسد.در سگهای چارلز کاوالیر اسپانیایی بیماری یک صفت آستانه ای چند ژنی با سطوح آستانه ای متاثر از جنس می باشد. به هر حال اگر چه دو جایگاه ژنی مرتبط با بیماری در این نوع سگها معین گردیده ، ژنهای قطعا دخیل و عملکرد آنها بایستی معین شود. گمان بر این است که اختلالات ارٍثی بافت همبندی ممکن است سگها را مستعد ابتلا به بیماری نمایند، همچنان که در موارد انسانی مشهود است بویژه موارد نرمی نایژه ای و روی هم خوابیدگی نایی در نژاد های مستعد به میکسوماتوز دریچه میترال عمومیت دارند.     

آسیب شناسی بیماری

در میکسوماتوز دریچه میترال سازافزاهای(دستگاههای) دریچه ای ،شامل لتهای دریچه،زردپی طنابی و دریچه های حلقوی  به دلیل سازمان یافتگی کلاژن غیرعادی و تجمع گلایکوزآمینوگلایکان(GAG) در تحت یک روند پیشرونده تضعیف بافت همبندی قرار دارند، فرایندی که به نام استحاله توموری خوشیم بافت همبندی(میکسوماتوز) معروف می باشد.بطور برجسته این روند منجر به تشکیل گرهک هایی در نواحی همجوار دریچه  ها شده که با پیشرفت بیماری ابعاد بزرگی یافته و گاهی با ایجاد یکپارچگی تشکیل ضایعات پلاک مانند را می دهد(تصویر زیر). 

ضایعات نوعاً گرهکی یکپارچه شده بویژه در طول لبه های لت دریچه

 

همچنین زدپی های طنابی نیز ممکن است تحت تاثیر روند استحاله توموری خوشیم بافت همبندی قرار گرفته بطوری که گاهی ممکن است منجر به پاره شدن آنها شود(تصویر زیر). اگر چه روند استحاله همبندی توموری فوق به خوبی مورد توصیف قرا گرفته ولی سازوکارهای بنیادی رشد و نمو آن کاملا ناشناخته می باشد. که نیاز به برسی و تحقیق دارد. 

 

دو مورد پارگی زردپی طنابی که با پیکانهای سیاه رنگ مشخص شده

نتیجه پاره شدگی زدپی های طنابی بروز ناپایداری در لتهای دریچه بوده که به هنگام تنجش(سیستول)بطنی موجب پایین افتادگی یا بادکنیکی شدن لتها به داخل دهلیزمی شود. دگر شکلی لتهای دریچه بواسطه فرایند تجمع GAG مانع ازکنار هم افتادن کامل لتها در طی مرحله تنجش شده و از این رو سبب برگشت خون از بطن به داخل دهلیز می گردد.این امکان وجود دارد که پلاکهای فیبری در نواحی آندو کارد دهلیزی نمو یافته وبواسطه فوران پرسرعت خون وازنش یافته از دریچه میترال آسیب های ضربه ای در اندوکارد ایجاد نمایند(ضایعات فورانی). دریچه میترال می تواند به تنهایی یا همراه با دیگر دریچه ها ،عموما دریچه سه لتی، درگیر باشد اگر چه ممکن است دریچه های آئورتی و ریوی نیز درگیر باشند. 

 

فیزیولوژی آسیب در وازنش میترال

 

•فرآیند استحاله توموری خوش خیم بافت همبندی نوعاً روندی کند بوده و در طی ماها تا سالها پیشرفت می نماید. ولی به هرحال می توان فیزیولوژی آسیب بیماری را با دقت در گسترش حاد وازنش خونی میترال(MR) به آسانی توضیح داد.

حجم ضربه ای تام(TSV) که عبارت است از حجم خون خارج شده از بطن در طی مرحله تنجش(سیستول)، اختلاف مابین حجم های پایان فراخش بطنی(دیاستول بطنی که بیشینه حجم بوده) و حجم پایان تنجش بطنی(کمینه حجم) را نشان می دهد.  این تفاوت حجمی همان کسر حجم پایان فراخشی است که از بطن ها فوران می یابد یا همان کسر فورانی(EF) است که که معمولا در حدود 50تا 65 درصد می باشد. حجم ضربه ای پیشگام(FSV) حجم خون وارد شده به آئورت می باشد. اگر سگی با FSV 100میلی لیتر را تصور نمایید(در واقع کمتر از این میزان است) درصورتی که لتهای دریچه میترال کاملاً به هم چسبیده باشند ، مانع از برگشت خون به دهلیز شده  بنابراین FSV برابر با TSV یعنی 100 میلی لیتر خواهد بود(تصویر زیر).  

حجم های قلبی در چرخه قلبی 

اگر در حیوان فرضی ما نشت خونی از دریچه میترال اجازه ورود 5 میلی لیتر خون به دهلیز را پیش از فوران خون به آئورت بدهد ، TSV در حد 100 میلی لیترباقی مانده ولی FSV به 95 میلی لیتر کاهش می یابد؛ این 5 میلی لیتر باقی مانده در دهلیز حجم ضربه ای برگشتی(RSV) نام دارد (تصویر  زیر a). 

 

اثرات  فرآیند های فیزیولژیکی آسیب رسان

برون ده قلبی عبارت است از حجم خون فوران یافته به داخل آئورت در هر دقیقه و معادل است با حجم ضربه ای پیشگام در سرعت ضربان قلبی. کاهش حجم ضربه ای پیشگام اساساً توسط گیرنده های فشاری موجود در آئورت شناسایی شده و متعاقباً با افزایش القای سمپاتیکی وارده به گره سینوسی سبب افزایش سرعت ضربان قلبی در کوتاه مدت می گردد ، تاثیر این رخداد جبران کاهش حجم ضربه ای پیشگام بوده که موجب تعدیل برون ده قلبی و رسیدن آن به حد معمول می شود.

کاهش حجم ضربه ای پیشگام موجب تقلیل فشار خون عمومی و بنابر این کاهش غلظت کلرید سدیم در لوله دور کلیه می شود. این کاهش نمک در کلیه توسط لکه متراکم (macula densa) حس شده و پیامکهایی را به یاخته های دستگاه مجاور کلافچه ای ارسال می دارد که سبب رهایش رنین ، جرقه زنی آبشار رنین-آنژیوتانسین- آلدسترون (RAAS)   مسئول قبض عروقی و احتباس نمک و آب می شود بنابر این حجم خون عادی شده و حجم ضربه ای پیشگام به 100میلی لیتر باز می گردد. در نتیجه این رخدادها حجم ضربه ای تام به 105 میلی لیتر افزایش می یابد(تصویر بالایی b). بنابر این حجم پایان فراخش 5 میلی لیتر افزایش می یابد، در حالی که حجم پایان تنجش بدون تغییر می ماند به این سبب کسر فورانی مختصری افزایش می یابد(تصویر بالاییC) ؛ بنابر این عملکرد تنجشی در اکوکاردیوگرافی بصورت پرتنش(hyperdynamic) تظاهر می یابد. در پاسخ به این افزایش حجم پایان فراخشی عضله بطنی بواسطه فزون پروری برون مرکرزی(eccentric hypertrophy) بزرگ می شود بطوری که یاخته های قلبی مازاد به مجموعه افزوده می شوند. در نتیجه این امر بطن گشاد شده ظاهر کروی شکل تری به خود می گیرد(تصویر زیر). بطور مشابه دهلیز متسع شده تا سازگار با 5 میلی لیترشود. بزرگ شدن دهلیز و بطن چپ اجازه عادی سازی فشار حفره ای را می دهند و از این رو مانع از اعمال افزایش ثانویه بر فشار سیاهرگ ریوی می شوند که نهایتا منجر به ادم ریوی خواهد شد.       

 

 


درصورتی که حجم ضربه ای برگشتی در حد متوسط بماند.سازوکار های جبرانی بدون کاهش معنی داری در کارآیی قلبی  یا افزایش فشاردرون قلبی سبب عادی شدن کارآیی قلبی می شوند. اگر چه حیوان مبتلا به بیماری قلبی است ولی هیچ نشانه بالینی را در این مرحله بروز نمی دهد؛ در اینچنین مواردی صدای سوفل قلبی غالباً در زمان انجام مایه کوبی های رایج برای حیوان سالم قابل شنود می باشد . متاسفانه فرآیند استحاله توموری بافت همبندی یاد شده(میکسوماتوز) غالبا پیشرونده بوده و منجر به بدتر شدن نشت راجعه میترال(وازنش میترال) با گذشت زمان می شود. مضافاً اینکه گسترش پرولاپس فشارگسلش دریجه ای را افزایش داده که این امر محتملا منجر به آسیب دیدن بیشتر لتها می شود، در حالی که بزرگ شدن نا هم مرکز بطنی موجب اتساع چنبرک دریچه شده، جورشدگی را بیشتر معیوب می نماید. در نتیجه نشت راجعه میترال(MR) می تواند سبب تشدید نشت راجعه میترال  شود. فرآیند های فعال ساز سامانه  رنین-آنزیوتاسین- آلدسترون و اتساع دهلیزی و بطنی که اساساً نقش جبرانی دارند، گاهی زیان آور می شوند. دهلیز چپ نمی تواند مدت زیادی افزایش حجم ضربه ای برگشتی را بواسطه اتساع جبران نماید، در نتیجه سبب افزایش فشار در دهلیز و سپس در سیاهرگ ریوی می شود. افزایش فشار سیاهرگ ریوی بازجذب مایعات از بافت بینابینی ریه را در مویرگهای انتهایی کاهش داده سبب تجمع مایعات وادم بینابینی  و از این رو نارسایی احتقانی قلب می گردد.اگر چه عملکرد تنجشی مستقیما تحت تاثیر میکسوماتوز دریچه میترال قرار ندارد (یک بیماری دریچه ای است تا یک بیماری قلبی) ولی در موارد شدید عضله قلبی گاهی شروع به نارسایی می نماید.  

 

سامانه مرحله بندی بیماری توسط کالج بیماری های درونی دامپزشکی آمریکا 

در سال 2009 یک بیانیه مشترک در خصوص نقشه کلی توصیه شده برای درمان سگ های مبتلا به میکسوماتوز دریچه میترال توسط کالج بیماری های درونی دامپزشکی آمریکا(ACVIM)  منتشر گردید. توصیه های در مانی  تفکیک شده ای مطابق با مرحله پیشرفت بیماری ارائه گردید؛ این الگوی مرحله ای بیماری بطور گسترده ای مورد توافق متخصصین قلب می باشد.

 در این الگو درمانی سگهای مبتلا در 5 گروه طبقه بندی می شوند بطور که به هر گروه یک حرف A تا B منتسب می شود(جدول 1). بایستی توجه داشت که گذر بیماری از مراحل آن یک طرفه است؛ بعنوان مثال وقتی بیماری به مرحله C وارد می شود پس از آغاز درمان بطور بالینی تثبیت شده و هرگز نمی تواند به مرحله B بازگردد. همچنین زیرگروه های عددی بیشتری نیز بکار رفته  که مهمترین آنها از نظر بالینی گذر از مرحله B به مراحل B1 و B2  است.    

 

جدول شماره 1

 

 

برای دریافت نسخه کامل مقاله فوق  بصورت فایل اجرای PowerPoint بر روی نماد زیر  کلیک فرمایید   

 

بزودی منتشر می گردد

 



چگونه سستی و فلجی در اندام حرکتی گوسفند را ارزیابی و تشخیص دهیم؟

چگونه سستی و فلجی در اندام حرکتی گوسفند را ارزیابی و تشخیص دهیم؟ 

•Paresis and paralysis in sheep  مدرک داشتن

•اخذ تاریخچه  مدرک داشتن

•معاینات عصبی   مدرک داشتن

•ارزیابی مقدماتی  مدرک داشتن

•ارزیابی بالینی عمومی  مدرک داشتن

•تشخیص تفریقی در خصوص گوسفند زمین گیر  مدرک داشتن

•کانونی سازی ضایعه  مدرک داشتن

•کنترل عصبی عضلات پا   مدرک داشتن

•آسیب های عصب محیطی   مدرک داشتن

•ارزیابی واکنش های وضعی و بازتاب های نخاعی  مدرک داشتن

•ضایعات نخاعی  مدرک داشتن

•اسکریپی  مدرک داشتن

•مدیا ویسنا  مدرک داشتن

•میلوآنسفالوپاتی فشارنده گردنی   مدرک داشتن

برای دریافت نسخه اجرای PowerPoint بر روی نماد زیر  کلیک فرمایید     

                                          

 


لنفوم جوانه ای گاو

 

تشخیص شما چیست؟ضایعاتی که در تصویر دیده می شود مربوط به لاشه یک گوساله فرزین 10 ماهه است. ابعاد کبد حجیم شده و به شدت رنگ پریده است. غدد لنفاوی بطور عمومی افزایش حجم داشته و پر خون هستند. در برخی از غدد لنفاوی نزول های سفیدی نیز دیده می شود. کلیه ها دارای ضایعات سفید ته سنجابی شکل بوده و طحال متورم می باشد. 

 

بیماری های دامی

شکل فوق مربوط به کلیه ای رنگ پریده و دارای ضایعات سفید ته سنجابی شکل است . غدد لنفاوی عموما متورم و پرخون هستند. 

 

بیماری های دامی

در شک فوق کبد متورم قابل مشاهده است. 

 

بررسی هیستوپاتولوژی حاکی از وجود یک لنفاوی چنددکانونی است  .شاخص های ایمنی شناسی شیمیایی بافتی نشانگر حضور لنفوسیتهای بورسی (B) که نوعا در لنفوم جوانه ای گاو دیده میشود است. تشخیص نهایی بر اساس نتایج آزمایشگاهی لنفوم جوانه ای است. 

 


غده های سرطانی لنفاوی و انواع آن در گاو: 1-لوکوز گاوی (Bovin le

 

غده های سرطانی

1- لوکوز گاوی

دو نوع سرطان در سامانه لنفاوی گاو دیده می شود؛ لوکوز گاوی منطقه ای دامها (Enzootic BovineLeucosis=EBL )

که در گاوهای بالغ دیده شده و توسط ویروس سرطان خونی گاوی (Bovine leukaemia virus= BLV )

ایجادمی شود  و لوکوز گاوی تک گیر (sporadicbovineleukosis= BSL )

که در گوساله ها  و دامهای جوان با عاملی ناشناخته  بوجود می آید.به لحاظ گستره جهانی ، عمومیت لوکوز گاوی منطقه ای  بیشتر از لوکوز تک گیر است.

تظاهرات بالینی لوکوز گاوی منطقه ای

تا 60 درصد گاوهای مبتلا به لوکوز گاوی  منطقه ای نشانه ای بالینی از خود بروز نمی دهند. بیماری عموماً در گروه  سنین 3 تا 5 سالگی پدیدار شده و مشهود ترین مورد آن تورم سرطانی  غدد لنفاوی بیرونی همچون غدد لنفاوی تحت فکی یا گردنی است . در برخی موارد غدد سرطانی بطور درونی  ایجاد شده ، بطوری که مشهود نبوده و این نوع  غدد سرطانی موجب بروز گستره وسیعی از نشانه های بالینی می شوند. غدد سرطانی از این دست ممکن است موجب  درگیری شیردان، رحم ، ریه ها  و طناب نخاعی شوند که در مورد درگیری طناب نخاعی یک سستی و فلجی پیشرونده  لگنی پدیدار می شود.

 

وجود غدد سرطانی در شیردان دام فوق موجب  افت وزنی  شده.

تورم غدد لنفاوی سری  وگردنی در گاو

 

تورم غدد لنفاوی سری  وگردنی در گاو

 

 

لوکوز گاوی تک گیر

این نوع  لوکوز گاوی در سه شکل تظاهر می نماید: نوجوانی ، تیموسی  و پوستی. لوکوز گاوی تک گیر (سرطان بدخیم یاخته های لنفاوی وبافت لنفی یا همان لنفو سارکوم) ندرتا  و  در گاوهای با لاتر از دو سال سن ایجاد تشکیل می شود.

شکل نوجوانی لنفو سارکوم

  گوساله مبتلا به این شکل بیماری درسن 3 تا 4 ماهگی  بطور مشخص وضعیت بدنی ضعیفی داشته و غدد لنفاوی بدن دام در متورم هستند.

 

شکل نوجوانی لوکوز گاوی تک گیر  که موج افت وزنی در دام شده و غدد لنفاوی متورم می باشند.

شکل نوجوانی لوکوز گاوی تک گیر  که موج افت وزنی در دام شده و غدد لنفاوی متورم می باشند.

 

تشخیص شکل نوجوانی لنفو سارکم مبتنی بر تورم زیاد غدد لنفاوی لاشه (10 تا 30 برابر ) است ؛ اخذ نمونه از بافت زنده و ارزیابی های آسیبی بافتی ندرتاً مورد نیاز است.

 

تورم خیلی زیادی (10 تا 30 برابر ) در  غدد لنفاوی لاشه دام دیده می شود .

 

 

شکل تیموسی لنفوسارکوم

گاو های در حال رشد مبتلا به لنفوسارکوم تیموسی دچار کاهش وزن بوده، اشتهای کمی داشته و دارای نفخ خفیفی هستند که در طی چند ماه بدتر می شود. بعدها مایع بطور گسترده در زیر پوست بویژه  در غبغب و پیش سینه تجمع می یابد  و این نیز ناشی از وجود توده هایی در سینه است که باز شت خون به قلب را دچار اختلال می نماید.

 

گاو در حال رشدی که به علت لنفو سارکوم دچار افت وزن می باشد.

 

گاو در حال رشدی که به علت لنفو سارکوم دچار افت وزن می باشد.

 

تجمع گسترده مایعات در زیر پوست ناحیه غبغب

تجمع گسترده مایعات در زیر پوست ناحیه غبغب

 

تجمع گسترده مایعات در سینه

تجمع گسترده مایعات در سینه

 

تشخیص شکل تیموسی لنفوسارکوم در دام زنده انریست دشوار و مبتنی ر حذف دیگر سبب های ممکن دیگر است.

 

لنفوسارکوم تیموسی عموماً در کالبد گشایی معین می شود

 

 

شکل پوستی لنفو سارکوم

غده های سرطانی پوتی در ناحیه گردن و شانه ها تشکیل می شود ، ولی در گاوهای در حال رشد تا سن 30 ماهگی  این غدد سرطانی ممکن است در تمامی نواحی پوستی ایجاد شوند. شکل پوستی بیماری را می توان با تکه برداری هایی از بافت متورم تایید نمود.

 


 

 

 

 


بیماری گندیده آلاباما یا اختلال عروقی پوستی کلیوی در سگها چیست؟

تصوری سگی که از گندیده آلاباما رنج می برد (Alabama, Rot). 

 

 

اختلالات عروقی  پوستی و کلافه مویرگی (گلومرولی) کلیوی (CRGV  یا گندیدگی آلاباما) یک  بیماری  جدی  است که اخیرا و تنها در سگهای بریتانیاییی گزارش می شود.  بیماری موجب بروز ضایعات جلدی در پوست و گاهی پوزه حیوان می شود. این ضایعات شبیه به   گاز گرفتگی،  داغ زخم ، زخمها  یا زخم نیش هستند . برخی از این سگها  مبتلا شده  دچار  نارسایی کلیوی کشنده می شوند. سگها در هر سن، جنس  یا نژادی  می توانند به این بیماری مبتلا شوند. این اختلال عروقی پوستی کلیوی CRGV (Cutaneous and renal glomerular vasculopathy) بیماری است که ناشی از آسیب دیدگی  عروق خونی پوستی و کلیوی است. بیماری موجب تشکیل لخته  در عروق شده که نهایتاً به انسداد رگ منجر شده و نهایتاً موجب  آسیب دیدگی بافت درگیر می شود.  بیماری در پوست حیوان موجب بروز  زخم می شود ولی در هر حال  ایجاد این اسیب های عروقی در کلیه ها موجب اختلالات شدیدی  در عملکرد کلیه می شود که نهایتاً به مرگ حیوان می آنجامد.