سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Dr.javanroodi case report

لیشمانیوز در سگ و گربه. Leishmaniosis in dogs and cats

 

 

لیشمانیوز در سگ و گربه

 


بیماری لیشمانیوز در سگ و گربه توسط انگل تک یاخته لیشمانیا اینفانتوم(مترادف لیشمانیا شاگاز) (Leishmania infantum (Leishmania chagasi)) ایجاد می شود. بیماردر بیش از 70 کشور در سراسر جهان بومی شده است که از جمله عبارتند ازحوضه دریای مدیترانه، پرتغال، آمریکای لاتین و جنوب آسیا. با این حال، لیشمانیوز سگ سانا  همچنان یک نگرانی مهم در کشورهای غیربومی از نظر بیماری است که ورود بیماری در آن مشکلاتی به لحاظ  دامپزشکی و بهداشت عمومی ایجاد می نماید.  سگ ها اصلی ترین مخزن حیوانی برای لیشمانیوز احشائی در انسان بوده و بیماری در افرادی که درمان نشده اند معمولا  کشنده است.

سگ های حساس عموماً هر دوشکل احشایی و پوستی بیماری را نشان می دهند و در صورت عدم درمان به طور کلی به علت پیشرفت شدید بیماری کلیوی تلف شده یا حذف می شوند.


گربه ها گونه میزبان نسبتاً مقاومی به بیماری محسوب می شوند ، اما  مطالعات متعددی در دهه گذشته نشان داده که لیشمانیوز گربه سانان در مناطقی که بیماری در سگها بروز می نماید نسبتاً شایع است.

لیشمانیوز گربه سانان اغلب کم اهمیت تلقی شده چرا که بیماری بالینی ناشی از لیشمانیا اینفانتوم در گربه ها نادر بوده و گربه های عموماً گونه های میزبان نسبتاً مقاومی در برابر بیماری محسوب می شوند.  با این حال، عفونت های تحت بالینی گربه سانان در مناطقی که بیمار در سگها بومی شده عموماً وجود دارد.  میزان شیوع آلودگی در گربه سانان بر مبنای بررسی های سرم شناسی و یا ملکول بنیان از 0 تا بیش از 60 درصد گسترده است.  


پشه خاکی ها قادرند انگل را از گربه ها دریافت نمایند ، بنابر این گربه ها ممکن است به عنوان یک مخزن ثانویه عمل کنند. ضایعات پوستی همچون گرهک های جلدی ، زخم و دلمه در گربه سانان غالب بوده و اغلب بر روی سر ، بینی  و لبها یا بر روی بخشهای انتهایی پاها قرار می گیرند.   در حال حاضر هیچ گواه مستدلی در مورد بهترین گزینه های درمانی برای بیمار در گربه سانان وجود ندارد،اما بخش عمده ای از موارد ابتلاء به بیماری تنها با آلوپورینول(allopurinol) با درجات متنوعی از بهبودی درمان شده اند. پیش آگهی بیماری از خوب تا ضعیف متغییربوده و انتشار آماستیگوتهای لیشمانیا به طحال، گره های لنفاوی، کبد و دستگاه گوارش غالباً همراه با زوال بالینی و مرگ بوده . هیچ واکسنی بر علیه لیشمانیا در گربه ها نداشته و تنها تمهید   پیشگیرانه استفاده از حشره کشهای موضعی است. متأسفانه اغلب پریتروئید ها(pyrethroids) در گربه ها به علت سمیت آنها در گونه فوق غیر قابل استفاده می باشند.

 

برای دریافت متن کامل مقاله و ترجمه انگلیسی بر روی متن تصویری زیر کلیک فرمایید.

 

 

 

 

 


پیشکسوتان دامپزشکی را فراموش نکنیم.

 


بسمه تعالی

پیشکسوتان دامپزشکی را فراموش نکنیم.

فعالیت در حرفه دامپزشکی نه به لحاظ نظری  بلکه به جهت عملی و کاربردی محدوده مفید، معین و تعریف شده ای دارد که این گستره زمانی بسته به شاخه فعالیت می تواند متفاوت باشد. صرف نظر از این محدودیت نکته قابل تامل دیگر بینش فعالان این عرصه و نگاه ثانویه به هویت و ماهیت حرفه است که خود متاثر از فرهنگ و شاخص های دامپروی رایج در کشور ما است. این بینش  در مقایسه با دیگر فعالیت های اجتماعی به حرفه دامپزشکی ظاهری خاص می بخشد . با توجه به این سیمای ویژه عملاً حضور با اطمینان و پایدار در این عرصه فعالیت با تحمل سختی های بسیاری میسر می گردد و سبب می شود که دامپزشکان و بخصوص درمانگران شخصیت های بالقوه و بالفعل پرتوانی باشند که از پس تمامی ناملایمات و دشواری های فوق برآیند. از این جهت است که پیشکسوتان دامپزشک شخصیت های پروجودی هستند که جای دارد از ایشان که تا کنون با تحمل تمامی مشکلات، با از خود و زندگی خود مایه گذاشتن، در صدد ترقی و تعالی حرفه بوده اند به نیکوئی یاد شود. این بزرگواران بر سر عهد و وظایف خود ایستاده اند ، اکنون نوبت ما است که برای نکو داشت و بزرگداشت وجود این سروران قدم برداریم ، چرا که اگر قصد تکیه زدن بر جای این بزرگان را داریم بایستی شایسته چنین جایگاهی باشیم و قدم اول در اثبات این شایستگی ارج نهادن به مقام ارزنده پیشکسوتان سرفراز دامپزشکی است.    

اساساً اعتبار هر حرفه ای دارای مبانی مادی و معنوی خاص خود است.بطور عام در تمامی حوزه های فعالیت مدنی و اجتماعی داشتن هویت و باوری بر اصالت و پرمایگی حرفه ای از بدیهی ترین و اساسی ترین ارکان معنوی محسوب می شود. در این بین اصلی ترین مولفه که تجلی هویت و پرمایگی یک حرفه است، جایگاه و میزان ارجمندی و اعتبار پیشکسوتان آن حوزه فعالیت اجتماعی است. در حرفه ای که پیشکسوتان آن فراموش شده و در گوشه ای بدور از جامعه و بدون بهره گیری از تجربیات گرانبهای ایشان فرسوده می شوند، نمی توان هویتی را بر آن حرفه مرتبط نمود. زیرا هویت رابطه ای تنگاتنگ با گذشته دارد و گذشته حرفه ای خالی از حضور فعال و پرتلاش پیشکسوتان ما قابل تصور نیست. در یک جامعه مدنی و مترقی که روند تعالی در آن همواره رو به پیش است بهره گیری از پتانسیل های بالقوه ای که زمانی بالفعل کارآمد بوده اند، به ورطه فراموشی سپرده نمی شود. خصوصاً در حرفه دامپزشکی که به لحاظ عملی دانشی تجربی است ،نکات عملی و کاربردی بسیاری وجود دارد که در هیچ کتابی نمی توان به آن دست یافت. لذا شایسته است از این گنجینه های خود به درستی حراست و پاسداری نمائیم. چرا که قدر زر را بایستی زرگر بداند اگر در حرفه خود زرگر خوبی هستیم بایستی آن را ثابت نمائیم.

لازمه تعالی و ترقی هر جامعه مدنی نخست الگو سازی و الگو پذیری است. جمعیتی که الگوی معینی برای تحقق اهدافش ندارد، برنامه خاصی هم برای رسیدن به اهدافش نخواهد داشت.بی شک در این الگو سازی نخستین معیار و ملاک پیشکسوتان ما هستند.  ترسیم مسیر گذر از مبداء به مقصد صرفه نظر از ابزارکاری ،نیازمند داشتن  نگرشی به هویت خود و ماهیت این گذر است. جامعه ای که نه به هویت خود و نه به ضرورت این گذر باوری ندارد عاجزاز ترسیم مسیری برای این گذر است. پیشکسوتان هر حرفه ای در واقع تجلی عینی هویت آن حرفه هستند و بایستی به منظور به تعالی رساندن آن حرفه نخست این گنجینه های سرشار از تجربه را  شناخت و به آن ارج نهاد. بطور منطقی برای گذر از مسیری نامعلوم و ناشناخته و داشتن امید رسیدن به مقصد،عاقلانه است تا خود را بیمه نمود. پیشکسوتان ما در حقیقت تجلی عینی بیمه گری هستند که هر چه این عینیت باشکوه تر و پر جلوه تر باشد ، امید ما به ادامه راه نیز بیشتر خواهد بود. در حرفه ای که پیشکسوتان آن خوار و ذلیل و فراموش شده اند ، پیش قرآولانش به چه امیدی در آن راه قدم بردارند.  آری پیشکسوتان ما با تجربه های خود مجموعه کاملی از راهکار ها و اصول کلی حاکم بر جامعه بوده که بایستی در شرایط نوین از تجربیات ایشان متناسب با  وضعیت موجود بهره جست. واقعیتی انکار ناپذیری است که ما شاگردان حرفه ای این پیشکسوتان بزرگوار هستیم.

هیچ کس در پیش خود چیزی نشد ،

هیچ آهن خنجر تیزی نشد،

هیچ حلوایی نشد استاد کار،

تا که شاگرد شکرریزی نشد.

از این رو من بعنوان یک تحصیل کرده رشته دامپزشکی به جرات می توان بگویم دامپزشکم چون در سایه پیشکسوتان عالی مقامی کسب تجربه نموده ام. لذا بیآید تا دیر نشده یادی از سروران گرانقدر و گرانمایه خود نمائیم.

 گربخواهی که بجوئی دلم امروز بجوی ؛ ورنه بسیار بجویی و نیابی بازهم


 

 


علوفه گندیده، کپک ها ، سموم قارچی(مایکوتوکسن ها) و بهداشت دام

 

علوفه گندیده، کپک ها ، سموم قارچی(مایکوتوکسن ها) و بهداشت دام

ذخیره کردن علوفه برای فصول سرد زمستانی که ممکن است طولانی باشد امری است ضروری . بسته بندی کردن علوفه و نگهداری آن در شرایط مناسب می تواند مشکل باشد بویژه در فصل تابستان که هوا نیز مرطوب است.

گندیدگی جیره غذایی دام بواسطه رشد نا خواسته کپک ها و باکتری ها محقق می گردد.  رشد سریع این ریز جانداران می تواند موجبات افزایش دمای علوفه را در پی داشته که سبب کاهش انرژی و همچنین قابلیت دسترسی به ویتامین های A و D3 و E و K و تیامین شود.علاوه بر این جیره های کپک زده  گرد آلوده بوده که از قابلیت دلچسبی و خوش خوراکی جیره غذایی می کاهند.

کاهش کیفیت جیره غذای دام مهم ترین مشکل به هنگام مصرف چین جیره های در نشخوارکنندگان است. عموماً در مناطقی که چینین جیره های غذایی به ناچار مصرف می شوند شکایت دامداران بیشتر به جهت لاغری گاوها و تولد گوساله های ضعیف  یا سقط جین است و غیر متعارف نیست که دیلی این مشکلات را بیشتر ناشی از کپک زدن جیره تلقی نمود. دامداران بی توجه یا بی اطلاع از میزان افت کیفیت جیره غذای دامها و عدم جبران آن نمی توانند از وقوع مشکلات یادشده جلوگیری نمایند.

علاوه بر کاهش کیفیت جیره و افت خوش خوراکی علوفه که ناشی از کپک زدگی است ،همچنین گله در معرض کپک ها و باکتری های زیانبار نیز می باشد که خود این امر می تواند موجبات بروز بیماری های در دام شود. اگر چه این بیماریها  ممکن است مشکل عمومی و حادی در نشخوارکنندگان نباشند  ولی شایسته است که از وجود آنها مطلع بود و دلایل دشواری ارزیابی خطرات آنان را شناخت. چون کپک ها بیشترین مشکلات ناشی از گندیدگی را سبب می شود. در این مقاله عمده توجه به آنها معطوف گردیده ولی گاهی باکتری معینی نیز می تواند در جیره غذایی کپک زده موجب بروز بیماری شود که مورد بحث قرار خواهد گرفت.  

 

 

کپک ها شامل قارچها و مخمر ها هستند ، این ریزجانداران به سه طریق  موجب بیماری در دامهای اهلی می شوند:

Mycotic(قارچی): وقتی این ریزجانداران بر روی یا در درون دامها رشد می کنند .

Mycotoxic(مسمومیت قارچی): وقی عوامل فوق تولید سمومی می کنند که برای حیوان درصورت مصرف آن زیانبار است.

Allergic(آزیری): وقتی حیوان در معرض آنها قرار گرفته(معمولاً استنشاقی) و واکنشی ایمنی نسبت به ذرات کپک از خود بروز می دهد.

بیماری های مسمویت قارچی بیشتر مورد توجه بوده اما سردرگمی زمانی بوجود می آید که بحث در خصوص سموم قارچی موجود در علوفه به دلایل عدیده زیر اصل می شود:

1-آزمایش و ارزیابی علوفه دام تنها ممکن است از نظر حضور عوامل قارچی صورت گرفته باشد و نه سموم قارچی.

2-بیش از 400 سم قارچی شناخته شده وجود دارد اما آزمونهای غربالی رایج تنها برای تعیین عمومی ترین آنها است.

3-تمامی سموم قارچی مشخص نشده اند.

4-شناسایی کاملی از نظر آستانه تحمل این سموم در نشخوارکنندگان وجود ندارد.

5-نداشتن درمان و توصیه های کنترلی لازم و نیاز به پژوهش در این زمینه.

آستانه تحمل برای نشخوار کنندگان بدلیل حضور میکروبهایی در شکمبه که بطور طبیعی موجب خنثی شدن سموم قارچی می شوند ، مشخص نشده.  این توانایی سم زدایی نشخوارکنندگان را بطور نسبی در برابر این سموم مقاوم نموده و به این دلیل است که نمی توانیم مشکلات ناشی از سموم فوق را در آنها تشخیص بدهیم . ولی به هر حال در حیوانات پر تولیدی چون گاوهای شیری سرعت گذر محتویات شکمبه افزایش داشته و این فراوری سریع محتویات ممکن است بر فلور میکروبی شکمبه فائق آمده ، بطور که این باکتری ها نتوانند تمامی سموم قارچی را تقلیب نمایند. گوساله های جوان شکمبه کاملاً رشد یافته ای ندارند و از این رو در مقابل سموم قارچی حساس تر می باشند.   

بغرنج کننده ترین تصویر زمانی است که کپک ها دیده می شوند ولی این حضور الزاماً به معنی تولید سموم قارچی نیست . کپک ها تنها وقتی سموم قارچی را تولید می کنند که تحت شرایط ویژه ای از نظر دما و رطوبت باشند. 

 

 

حتی درصورتی که جیره غذایی حاوی مقادیر زیادی از کپک باشد، ممکن است تولید سموم قارچی که برای حیوان مخاطره آمیز است ننماید.  خوشبختانه به نظر می رسد که شرایط لازم برای تولید سموم قارچی در آب  و هوای خشک ندرتاً محقق می شود. رشد کپک ها در مزرعه می تواند محقق گردد(بیماری زایی گیاهی)، همچنین در طی فرآوری و انبار کردن محصولات  دروشده (گندیدگی). رشد کپک ها در اغلب مواد غذایی وقتی که رطوبت محتویات آنها بالای 15 تا 16 درصد برای یک دوره زمانی است همراه با  تولید حرارت می باشد.

چنانکه قبلاً نیز اشاره شد حضور کپک ها الزاماً به معنی غیر قابل استفاده بودن جیره غذایی نیست. به هر حال توصیه عینی محکمی برای شمار ایمن کپک ها در جیره غذایی وجود ندارد.   توصیه ها برای شمار بالای کپک ها از 100000cfu/g تا 1000000cfu/g تا 10000000cfu/g گسترده است. بسیاری از صاحب نظران پیشنهاد می کنند ، شمار کپک ها از 1میلیون به بالاتر می تواند مورد توجه باشد و چنین جیره غذایی بایستی با جیره غیر کپک زده دیگر مخلوط شده یا اصلاً مصرف نگردد. اغلب  یک روش برای دریافت نمونه ای برای غربال کپک قارچی بکار می رود و این نومنه مملو از میلیونها اسپور قارچی متعلق به گونه های معینی است،که در این بین تنها تعداد اندکی ممکن است در تولیدسم دخیل باشند.

جدول شماره 1: موارد گزارش شده از سقط جنین های و عوامل مسبب آنها در بررسی :

علت سقط

درصدکلی سقط

رده بندی علت سقط (در بیش از 38 دسته)

ناشناخته

28.2

1

قارچی

11.8

2

گونه های باسیلوس

3.1

7

گونه های لیستریا

1

22

 

 

کپک های در جیره های غذایی(هم علوفه و هم دانه ها)-مشکلات و نحوه پرداخت به آنها.

1-یک نمونه غذایی برای آزمایشگاه مواد غذایی از نظر ارزیابی سم قارچی ارسال گردد. نمونه های دانه ای نبایستی بصور آردی یا گلوله ای باشند. فرایند آزمایش 2 تا 4 هفته طول می کشد. چون کپک پیش از آنکه قابلیت سمزایی آن معین گردد بایستی در کشت رویانده شود.  

2-وجود یک کپک قارچی به معنی تولید سم قارچی نیست؛ لذا می توان درصورت توجه به سم قارچی ارزیابی آن را نیز خواست.

3-بسیاری از کپکها می توانند یک یا چند سم را تولید کنند که برخی از این سموم هنوز قابل تشخیص نیستند. نشانه های بالینی بسته به نوع کپک و سم تولیده شده می تواند متفاوت باشد. ولی در هر حال یادآوری این نکته سودمند خواهد بود که بدانیم گاوها عموماً در مقایسه با خوکها و پرندگان نسبت به سموم قارچی مقاومت زیادتری دارند. حیوانات جوان تر نسبت به بالغین حساس تر هستند.

4-مواد دغذایی را بتدریج به جیره غذایی بایستی افزود.علوفه کپک زده خوش خوراک نیست و مشکلات عدیده ای منسوب به کپک حقیقتاً ناشی از سوءتغذیه است. چندروزی طول می کشد تا گاوها با این جیره جدید سازگار شوند و برخی نیر هرگز سازگاری نمی یابند.

5-علوفه های کپک زده را با مواد مغذی مناسب بایستی متعادل نمود. وقتی که کپک زدگی در علوفه دیده شود افت  ارزش جیره غذایی می تواند معنی دار باشد(تا 10درصد ) . که مطابق با آن سازگاری به جیره غذایی می تواند صورت گیرد.   

6-برخی از کپک ها(موکور، آسپرزیلوس) می توانند موجب سقط جنین شوند.

7-وقتی اسپور های کپک استنشاق گردد می تواند موجب بروز حساسیت های غیر معمولی نسبت به این ذرات اسپورگردد. بیماری تنفسی مزمن . 

8- درصورت تداوم تماس با علوفه کپک زده حتی مرگ نیز می تواند پی آمد این آلودگی باشد.

 

9-در صورت بروز مشکل استفاده از علوفه کپک زده بایستی متوقف شده و به فکر علوفه جایگزین بود.

 

10-  خرد کردن سیلو در شرایطی که سطح رطوب آن کمتر از 50 درصداست نیازمند فشردکی وافری جهتی اطمینان از خروج تمامی هوا از توده بسته بندی شده است . راندن اکسیژن از توده بویژه زمانی که مزارع بسیاری در مواجه با عوامل مهاری تولید بهینه سیلو هستند، شامل سطوح پایین بهینه رطوبت، قند های گیاهی اندک، رشد دانه ای/ ساقه بلال، و رشد پیش رونده کپک،حائز اهمیت می باشد. انبار گری مناسب مانع از رشد بیشتر کپک شده که تولید سم مربوطه را متوقف می سازد؛ ولی به هر حال سموم تولیده شده را کم نمی کند. چون فشرده سازی با سطح اندک رطوبت مشکل است برخی از تولید کنندگان ممکن است یک منبع نیتروژنی غیر پروتئینی همچون آنیدرید آمونیا را به منظور کاستن میزان اکسیژن توده بسته انتخاب نمایند. این عمل از رشد بیشتر کپک و افت کیفیت غذایی سیلو ممانعت بعمل می آورد.  چنانکه سطح رطوبت به کمتر از 30 درصد برسد استفاده از آنیدرید سودمند نخواهد بود. آنیدرید آمونیا به میزان 2 درصد وزن خشک علوفه استفاده می شود. در این نسبت می توان پروتئین خام بیشتری را نیز اضافه نمود ، اما نمی توان انرژی بیشتری را افزود.

11-درصورتی که خوراک دام انبار شده و شما نمی توانید روشهای صحیحی را در فرایند انبارگری اعمال نمائید (مانند؛ فشرده سازی مناسب، رطوبت نا کفی، بیش رسیدگی، گودال سر باز کمتر از 50روز بعد از انبار گری، ازمحلال هوازی اضافی) در استفاده از علوفه محتاط بوده و از چیزهایی که ممکن است در آینده برای شما مشکل زا باشند اجتناب نمایید.همچنین در مدیریت برداشت از سیلو نیز حساس باشید. بطور مطلوب  10 تا 12 بار و برای یک مدت متوقف گردد. این کار را می توان با فاصله یک تا دو بار در روز عملی کرد. علوفه های کپک زده را با مواد مغذی مناسب بایستی متعادل نمود. وقتی که کپک زدگی در علوفه دیده شود افت  ارزش جیره غذایی می تواند معنی دار باشد(تا 10درصد ) . که مطابق با آن سازگاری به جیره غذایی می تواند صورت گیرد.  

 

سقط جنین قارچی

آلودگی با ریزجانداران قارچی که در پرده های جنینی رشد می کنند(التهاب جفتی قارچی) عامل عمومی سقط جنین بطور انفرادی در حیوانات است. التهاب جفتی قارچی معمولاً عامل سقط جنین های تک گیر است که درصد کوچکی از گاوهای یک گله را درگیر می نماید. گاوهایی که در زمستان در محیط بسته نگهداری می شوند درصورت استفاده از علوفه کپک زده و قرار داشتن در بستر کپک زده با نرخی تا 30درصد دچار سقط جنین می شوند. تصور می شود که کپک های خورده شده در روده گاوها جایگزین گشته و سپس از طریق خون به جفت انتشار می یابند. همچنین نرخ های بالای التهاب قارچی همگرای با مواقع بارندگی های سنگین در طی فصول برداشت علوفه ، حادثه ضمنی پرخوری غلات بصورت تحت بالینی  و  درمان درازمدت پادزیستی است.  

 

 

 

مهمترین یافته بالینی در سقط جنین های قارچی التهاب جفت می باشد. نواحی درگیر جفت ضخیم وچرم سان می باشد. عفونت پوست و ریه  ممکن است در جنین بوجود آید اما ندرتاً دیده می شود. سقط جنین عموماً بین 6 تا 8 ماهگی ابستنی محقق شده ، گوساله ها کوچک مانده ، گاوها به لطحاظ بالینی درگیر نبوده و باروری بعدی نیز تحت تاثیر قرار نمی گیرد. تشخص مبتنی بر وجود کپک در جفت و یا در مایعات معده جنین است.

 

چون تمامی جفت درگیر نمی شود ، این نکته در نمونه گیری حائز اهمیت است که تمامی جفت به همراه جنین سقط شده  به آزمایشگاه مرجع دامپزشکی ارسال گردد. درصورت عدم ارسال نمونه جفت تشخیص بیماری غالباً انجام نمی شود زیرا که ممکن است جفت تنها بافت درگیر باشد. به منظور ممانعت از سقط جنین های قارچی ، یکبار جیره غذایی گاوهای آبستن را از علوفه تام به جیره ای که شامل مقادیر زیادی از غلات است تغییر ندهید و در صورت ممکن از جیره کپک زده و بستر آلوده به کپک استفاده نشود. 

 

متن کامل PDF را از لینک زیر دریافت نمایید. 

 

در یافت متن کامل ئ برگردان انگلیسی