سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Dr.javanroodi case report

التهاب عفونی ملتحمه و قرنیه گاو Infectious bovine keratoconjun

 

Moraxella bovis 

التهاب قرنیه و ملتحمه( بیماری چشم صورتی)

التهاب عفونی قرنیه و ملتحمه در گاو ، گوسفند وبزها با گرفتگی پلک، التهاب ملتحمه، ترشح اشک و درجات متنوعی از کدورت قرنیه و زخم همراه می باشد. 

 

التهاب عفونی قرنیه و ملتحمه گاوی  

IBK)Infectious bovine keratoconjunctivitis)   

IBK عمومی ترین بیماری چشمی گاو است که گستره ای جهانی دارد. ریزجاندار میله ای شکل  گرم منفی مورکسلا بوویس(Moraxella bovis) تنها عامل دخیل در ایجاد بیماری است. 7 گروه سرمی مختلف مورکسلا بوویس  اخیراً شناسایی شده است. بیشتر عفونت های چشمی دیگر در گاو بواسطه التهاب ملتحمه با التهاب قرنیه(کدورت چشمی) ناچیز یا بدون آن مشخص می شوند.تشخیص تفریقی اصلی شامل عفونت مجرای بینی نایی گاوی (IBR) بوده که سبب التهاب شدید ملتحمه و ادم قرنیه شده که از نزدیکی حاشیه چشمی آغاز می شود؛ به هر حال زخم قرنیه در این بیماری نادر است.  گونه های مایکوپلاسما  به تنهای یا به همراه مورکسلا بوویس ممکن است موجب التهاب ملتحمه در گاو شود . عفونت با ویروس IBR یا دیگر میکروبها ممکن است شدت عفونت با مورکسلا را افزایش دهد. دیگر گونه های مورکسلایی که غالباً از چشم گاوهای مبتلا به IBK  جدا شده اند عبارتند از Moraxella bovoculi (نبایستی با Mycoplasma bovoculi اشتباه شود). مطالعات اخیر نقش این نوع مورکسلا را بعنوان عامل بیماری زای اولیه در ایجاد زخم قرنیه که در IBK دیدیه می شود تایید نمی کند. این احتمال وجود دارد مورکسلا بوکلی بواسطه ایجاد التهاب قرنیه ای بعنوان یک عامل خطر برای IBK عمل نماید همچنین ممکن است عامل خطری برای عفونت عوامل دیگری چون گونه های مایکوپلاسمایی و ویروس IBR نیز باشد . مورکسلا بوکلی همچنین در سببیت عفونت التهابی ملتحمه ای قرنیه ای  گوزن شمالی نیزمورد گزارش واقع شده است. ریشک های گیاهی، مگس ها، تشعشع فرابنفش نور خورشید، حالات خشکی و غبارآلودگی محیطی  و استرس های حمل و نقل  همگی عوامل خطر ملازم بیماری IBK در گاو هستند. در گاو دیگر عوامل خطر که بایستی مورد توجه قرار گیرند عبارتند از کمبودهای مواد معدنی چون سلنیوم و مس . همچنین مگس ها می توانند بعنوان حاملین مورکسلا بویس عمل نمایند.در گوسفند و بز التهاب ملتحمه ای یا التهاب ملتحمه ای  قرنیه ای بطور طبیعی می توان به همراه کلامیدیوم پیکروم(Chlamydia pecorum) ، گونه های مایکوپلاسمایی (بویژه M conjunctivae) ، مورکسلا اوویس(Moraxella ovis)، کولسیوتا کونژکتیوا(Colesiota conjunctivae)، لیستریا مونوسیتوژن(Listeria monocytogenes) ، آکلوپلاسما اوکولی(Acholeplasma oculi) و گونه های تلازیایی محقق شود. 

 

کدورت چشم بطور نادر و التهاب ملتحمه در گوساله های مبتلا به IBR .

  

 

نشانه های بالینی:


بیماری معمولاً حاد بوده و میل به گسترش  سریع دارد. در تمای گونه ها حیوانات جوان بیشتر مبتلا می شوند، اما حیوانات در تمامی سنین به بیماری حساس می باشند. یکی یا هر دو چشم  ممکن است درگیر شود. ابتداعی ترین نشانه های بالینی عبارتند از نورهراسی، گرفتگی پلک و سیلان اشک؛ بعداً ترشحات چشمی ممکن است موکوسی چرکی شوند. معمولا التهاب ملتحمه بدرجات متفاوتی همراه یا بدون حضور کدورت قرنیه (اتهاب قرنیه) است. در گوسفند و بز اورام مفصلی چندگانه ممکن است همراه با عفونت های کلامیدیا پیکوروم باشد.  اشتهای حیوان ممکن است کم شده چرا که بروز ناراحتی چشمی یا اختلال بینایی  منجر به ناتوانی در یافتن غذا شود. دوره معمول بیماری از چند روز تا چندین هفته متفاوت می باشد. بیشتر زخمهای قرنیه  در گاو مبتلا به IBK بدون بروزآسیب به بینایی بهبود می یابند، ولی به هر حال پاره شدگی قرنیه و کوری دائمی ممکن است در موارد شدید محقق شود. در IBR نشانه های تنفسی فوقانی و التهاب ملتحمه ای غالب بوده ، در حالی که کدورت قرنیه همراه با زخم نادر می باشد. در تب نزله ای بدفرجام گاوی(MCF) نشانه های تنفسی با یوویت اولیه غالب بوده و توام با کدورت قرنیه است. کشت میکروبی ممکن است در تایید ریزجاندار مسبب بیماری سودمند باشد . گونه های کلامیدیایی و مایکوپلاسمایی نیاز به محیط های کشت اختصاصی دارند؛ پیش از جمع آوری نمونه بهتر است با آزمایشگاه مشورت نمود. ارزیابی یاخته شناسی فروتی های رنگ امیزی شده از تراشه های ملتحمه گوسفند و بز ممکن است ریزجاندار کلامیدیا را آشکار نماید؛ به هر حال تعیین گنجیدگی های درون سیتوپلاسمی در تشخیص بیماری می تواند دشوار باشد. ارزیابی PCR در تعیین گونه های  کلامیدیا و مایکوپلاسما می تواند سودمند تر باشد. 

دردناک بودن چشم مانع از دید خوب و توانایی دام مبتلا برای اخذا غذا می شود  که با لاغری دام تظاهر می نماید. 

 

ضایعات بیماری

ضایعات بسته به شدت بیماری متنوع می باشند. در گاو ، نوعاً یک یا چند زخم کوچک در نزدیکی مرکز قرنیه ایجاد می شود. در آغاز قرنیه پیرامون زخم روشن می باشد، اما در طی چند ساعت مه آلودگی ضعیفی ظاهر شده که متعاقباً کدرتر می شود . ضایعات ممکن است در مراحل اولیه تحلیل رفته یا ممکن است بطور پیشرونده ای تداوم یابند.  پس از 48 تا 72 ساعت در موارد شدید تمامی قرنیه ممکن است مات شده ، و حیوان نابینا شود.  عروق خونی ممکن است قرنیه را از ناحیه حاشیه ای مود تهاجم قرار داده و تقریباً با سرعت 1 میلی متر در روز به سمت زخم پیشروی نمایند. کدورت قرنیه ممکن است ناشی از ادم (قرنیه مه آلود سفید تا آبی) که بخشی از فرایند التهابی  است یا نشت یاخته های سفید خونی (قرنیه سفید شیری تا زرد رنگ ) که نشانگر عفونت شدیداست، باشد.ادامه زخم شوندگی فعال ممکن است موجب پارگی قرنیه شود. برگشت بیماری ممکن است در هر مرحله از روند بهبودی محقق شود. 

 

   

تشخیص بیماری :

در تمامی گونه ها تشخیص احتمالی بیماری مبتنی بر وقوع نشانه ها و عمومی شدن همزمان بیماری است. نکته قابل توجه و مهم این است که بایستی ضایعات ناشی از اجسام خارجی  یا انگل ها را از بیماری تمییز نمود. در IBR نشانه های تنفسی فوقانی و التهاب ملتحمه ای غالب بوده ، در حالی که کدورت قرنیه همراه با زخم نادر می باشد. در تب نزله ای بدفرجام گاوی(MCF) نشانه های تنفسی با یوویت اولیه غالب بوده و توام با کدورت قرنیه است. کشت میکروبی ممکن است در تایید ریزجاندار مسبب بیماری سودمند باشد . گونه های کلامیدیایی و مایکوپلاسمایی نیاز به محیط های کشت اختصاصی دارند؛ پیش از جمع آوری نمونه بهتر است با آزمایشگاه مشورت نمود. ارزیابی یاخته شناسی فروتی های رنگ امیزی شده از تراشه های ملتحمه گوسفند و بز ممکن است ریزجاندار کلامیدیا را آشکار نماید؛ به هر حال تعیین گنجیدگی های درون سیتوپلاسمی در تشخیص بیماری می تواند دشوار باشد. ارزیابی PCR در تعیین گونه های  کلامیدیا و مایکوپلاسما می تواند سودمند تر باشد.

  

در Pinkeye شروع کدورت از مرکز چشم  بوده(تصویر اولی) ولی در MCF و IBR از حاشیه محیطی است(تصوری دومی).

 

درمان و پیشگیری

تجربیات مدیریت خوب گله بالاترین اهمیت را در کاهش و ممانعت از گسترش آلودگی در گاو، گوسفن و بز دارد. جدا نمودن حیوانات بیمار در صورت ممکن سودمند می باشد. بایستی  دسکش ها و لباسهای  محافظ  پوشیده و سپس مابین دستکاری حیوانات بیمارآنها را ضد عفونی نمود .جداسازی موقتی واعمال در مانهای پیشگیری برای حیوانات جدیداً خریداری شده ممکن است مفید باشد، چرا که برخی از این حیوانات ممکن است حاملین بی نشانه باشند. تشعشعات فرابنفش نور خورشید ممکن است بیماری را تشدید نماید(بویژه در گاوها) ؛ بنابر این حیوانات مبتلا را بایستی در سایه قرار داد.کیسه های گردی  یا گوش بند های غوطه ورشده در حشره کش ها را می توان به منظور کاستن از تعداد مکس های صورت (Musca autumnalis) بکار برد که یکی از مهمترین حاملین بیماری است.

 سوسپانسیون باکتری کشته یا تخفیف حدت یافته (باکترین) مورکسلا بویس دردسترس می باشد و می توان آن را پیش از شروع فصل شیوع حشرات تجویز نمود. مایه کوبی با مورکسلا بویس را 6 تا8 هفته پیش از پیش بینی نخستین موارد IBK بایستی انجام داد تا اجازه زمانی برای ایجاد پاسخ ایمنی مناسب برای بیماری فراهم آید.

 کارآیی باکترین های مورکسلا بویس تجاری دردسترس جای بحث داشته و احتمالاً بدلیل مایه کوبی بر علیه سویه های مود مواجه در همه گیری و درجات مختلف حفاظت متقاطع ارائه شده توسط واکسن ، متنوع می باشد. مایه کوبی ممکن است شدت و تداوم عفونت در حیوان مبتلا را کاهش دهد. IBR ممکن است گاوها را به عفونت با مورکسلا بویس مستعد نماید؛ پس مایه کوبی گله ها بر علیه IBR ممکن است همه گیری های مورکسلا بویس را کاهش دهد .استفاده از واکسن زنده تعدیل شده با همه گیری های  IBR همراه بوده ؛ مایه کوبی IBR بایستی با حمل و نقل گاوها بطور مناسبی زمان بندی شوند  تا مصادف با چنین رخداد هایی نگردند.  

 

مایه کوبی گاوها با واکسن زنده تعدیل شده IBR احتمالاً موجب تشدید یک همه گیری IBK ملازم با مورکسلا بویس  و یا مورکسلا بوکلی بدلیل افزایش ترشحات چشمی و بینی منتشر کننده باکتری مابین هم گله ای ها و همچنین آسیب بافت پوششی قرنیه می شود. در مطالعات اخیر کارآیی باکترینهای گونه های مورکسلایی خودزاد در پیشگیری از IBK مورد کنترل در کارآزمایی های میدانی تصادفی اثبات نگردیده. معهذا رخدادهای روایتی این گمان را مطرح می نماید که در برخی از گله ها باکترین های خود زاد مورکسلا بویس و یا بوکلی در کاهش مشکل IBK مفید بوده اند.  نامحتمل است که واکسن هرگونه مورکسلا،علی رغم غلبه بر چالشهای ناشی از مواجه با دیگر عوامل خطر چون مگس ها، غبار، دیگر عوامل عفونی و کمبود مواد معدنی حتی بطور کامل IBK را کنترل نمیاد. بدین لحاظ طراحی و بکار گیری یک برنامه کنترلی موفق بایستی اهداف چندگانه ای را که ممکن است بطور بالقوه حساسیت گاوها به IBK را فراتر از واکسن های مورد استفاده در مقابله با گونه های مورکسلا کاهش می دهد، مورد توجه قرار داد.

 


 

مورکسلا بویس به بسیاری از ترکیبات پادزیستی حساس می باشد. چون حساسیت پادزیستی ممکن است در جایگاهای جغرافیایی مختلف متفاوت باشد ، کشت باکتری و ازمایش حساسیت باکتریایی به پادزیستها توصیه می شود. یک درمانی عمومی عبارت از تزریق پنیسیلین در ملتحمه است. اکسی تتراسایکلین طولانی اثر (دو تزریق عضلانی با فاصله 48 ساعت ) اخیراً رضایت بخش عنوان شده ، دیگر پادزستهای موثر عبارتند از سفتی فور و فلور فنیکول. در هنگام شیوع بیماری در گله یک تزریق واحد  اکسی طولانی اثر و متعاقباً پی گیری آن بصورت خوراکی در بلوکهای یونجه در کاستن از شدت بیماری در گله طی همه گیری موثر بوده .استفاده موضعی از پمادهای چشمی  بایستی حداقل سه بار در روز باشد تا موثر واقع شود و بنابر این در موارد درگیری گله مقرون به صرفه  و عملی نیست.  پادزیست های موثر بکار رفته در پماد های موضعی شامل سه نوع پادزیست بوده ، پماد جنتا مایسین و مخلوطی از اکسی تتراسایکلین/پلی میکسینB . یک پوشش ثالث چشمی یا بخیه نسبی لبه های پلک بالایی و پایینی (tarsorrhaphy) که قرنیه را از نور خورشید محفوظ می دارد همراه با تزریق درون ملتحمه ای ممکن است میزان ناخوشی را در موارد بسیار شدید کاهش دهد. یک مشمع موقت چشمی چسبیده به موهای اطراف چشم نیز یک روش ارزان و ساده ای در درمان بیماری است.